ایقاع
نویسه گردانی:
ʼYQAʽ
انشاء بی نیاز از انشاء قبول را ایقاع میگویند و از آن در بابهای ایقاعات، مانند طلاق، ایلاء، لعان، عتق، یمین و عهد سخن رفته است.
فهرست مندرجات
۱ - تعریف واژه ایقاع
۲ - انواع ایقاع
۳ - ارکان ایقاع
۳.۱ - صیغه انشاء
۳.۲ - مُنشِیء (انشاء کننده)
۳.۳ - مُنْشَأ (متعلّق انشاء)
۴ - معاطات در ایقاعات
۵ - فضولیّت در ایقاعات
۶ - لزوم و صحّت در ایقاعات
۷ - خیار شرط در ایقاعات
۸ - پانویس
۹ - منبع
تعریف واژه ایقاع[ویرایش]
ایقاع، مقابل عقدو عبارت است از انشاء مستقل در طرف ایجاب که صحّت و نفوذ آن بر انشاء قبول از طرف دیگری متوقّف نیست
انواع ایقاع[ویرایش]
انواع ایقاع در شرع و عرف، بسیار است که بیشتر آنها در فقه ذکر شده است، مانند طلاق، عتق، ابراء، فسخ، نذر، عهد، یمین، ایلاء، ظهار، لعان و شفعه.
در ایقاع یا عقد بودنِ جعاله [۱]،وصیت [۲] [۳]ووقف [۴]اختلاف است.
ارکان ایقاع[ویرایش]
← صیغه انشاء
در اینکه در صیغه ایقاع، لفظ صریحی که کاربرد آن در مقصود به نحو حقیقت باشد معتبر است یا الفاظ کنایی و مجازی نیز کفایت میکند، اختلاف است. قول نخست به مشهور نسبت داده شده است. البته در برخی ایقاعات، مانند طلاق به اتّفاق فقها، لفظ مخصوص معتبر است. [۵] [۶]اشاره شخص لال در ایقاعات جایگزین لفظ میشود. [۷]
در اعتبار عربی و ماضی بودن صیغه ایقاع اختلاف است. مشهور، ماضی بودن را شرط میدانند. در بعضی ایقاعات،مانند طلاق، [۸]ظهار و لعان [۹] [۱۰]عربی بودن شرط است.
انشاء در ایقاعات همانند عقود، باید منجّز باشد و تعلیق آن بر امری موجب بطلان آن میشود، مگر جنبه صوری داشته باشد؛ بدین معنا که ایقاع در واقع، معلّق بر آن باشد، مانند آنکه بگوید: اگر این زن همسر من است او را طلاق دادم یا تحقّق امری که ایقاع بر آن تعلیق شده، معلوم باشد، مانند آنکه در روز بگوید: اگر روز است، زنم طالق است. البته برخی، این گونه تعلیق انشاء را نیز صحیح نمیدانند. [۱۱] [۱۲]
← مُنشِیء (انشاء کننده)
بلوغ، عقل، محجور نبودن در موارد تصرف در مال، اختیار مقابل اکراه و قصد داشتن از شرایط انشاء کننده ایقاع است که در صورت فقدان یکی از آنها ایقاع صحیح نیست. [۱۳]
← مُنْشَأ (متعلّق انشاء)
در اینکه متعلّق انشاء در ایقاعات همانند عقود، قابلیّت مشروط شدن به شرایط را دارد یا نه، اختلاف است. البته در پارهای ایقاعات، مانند نذر، عهد و یمین تعلیق به شرط صحیح است. [۱۴] [۱۵] [۱۶] [۱۷]
معاطات در ایقاعات[ویرایش]
در ایقاعاتی مانند طلاق، ظهار، لعان، ایلاء، عتق، نذر، عهد و یمین که لفظ یا صیغه خاص شرط است، معاطات جریان ندارد. بنابراین، بیرون کردن زن از منزل یا رها کردن برده از خدمت، طلاق و عتق شمرده نمیشود. در جریان معاطات نسبت به سایر ایقاعات، مانند شفعه، ابراء و فسخ، اختلاف است. [۱۸] [۱۹] [۲۰]
فضولیّت در ایقاعات[ویرایش]
بر عدم جریان فضولیّت در ایقاعات ادّعای اجماع شده است؛ لیکن جمعی ازمعاصران و غیر آنان، آن را پذیرفته و گفتهاند: در ایقاعات همچون عقود، فضولیّت جریان دارد، مگر در مانند طلاق که به دلیل خاص فضولیّت در آن جاری نمیشود. [۲۱] [۲۲] [۲۳] [۲۴]
لزوم و صحّت در ایقاعات[ویرایش]
در صورت شک در لزوم یا جواز ایقاعی، اصل، لزوم، به معنای عدم جواز بر هم زدن آن است [۲۵]
لیکن در اینکه در موارد شک در صحّت ایقاع از ناحیه شک در مشروعیّت ایقاع یا شک از جهت شرط یا مانع بودن چیزی، اصل
صحّت آن است یا فساد، اختلافاست [۲۶] [۲۷]
خیار شرط در ایقاعات[ویرایش]
در اینکه در ایقاعات همچون عقود، شرط خیارصحیح است یا نه،اختلافاست. بر صحیح نبودن آن ادّعای اجماع شده است. [۲۸] [۲۹] [۳۰] [۳۱]
پانویس[ویرایش]
۱. ↑ جواهر الکلام ج۳۵، ص۱۸۹.
۲. ↑ جواهر الکلام ج۲۸، ص۲۴۱.
۳. ↑ جواهر الکلام ج۲۸، ۳۹۱.
۴. ↑ ۶ ـ ۷؛ مهذب الاحکام ۲۲ / ۱۲
۵. ↑ مصباح الفقاهة ج۳، ص۱۵-۲۰.
۶. ↑ العناوین ج۲، ص۱۵۲-۱۵۸.
۷. ↑ العناوین ج۲، ص۱۳۲.
۸. ↑ جواهر الکلام ج۳۲، ص۶۰.
۹. ↑ مهذب الاحکام ج۲۶، ص۲۳۰
۱۰. ↑ مهذب الاحکام ج۲۶، ص۲۵۸.
۱۱. ↑ جواهر الکلام ج۳۳، ص۴۹.
۱۲. ↑ مصباح الفقاهة ج۳، ص۶۲.
۱۳. ↑ العناوین ج۲، ص۶۷۴ ـ ۶۹۷.
۱۴. ↑ جواهر الکلام ج۳۳، ص۴۹-۵۱.
۱۵. ↑ جواهر الکلام ج۴۳، ص۱۰۰.
۱۶. ↑ العناوین ج۲، ص۱۹۲ ـ ۲۰۶.
۱۷. ↑ مصباح الفقاهة ج۳، ص۶۳-۶۵.
۱۸. ↑ العناوین ج۲، ص۹۶-۱۰۰.
۱۹. ↑ جواهر الکلام ج۲۲، ص۲۳۹-۲۴۲.
۲۰. ↑ مصباح الفقاهة ج۲، ص۱۹۱.
۲۱. ↑ جواهر الکلام ج۲۲، ص۲۸۰.
۲۲. ↑ مستمسک العروة ج۱۰، ص۳۰۱.
۲۳. ↑ مصباح الفقاهة ج۴، ص۴.
۲۴. ↑ مهذب الاحکام ج۱۲، ص۱۸۷.
۲۵. ↑ العناوین ج۲، ص۳۶.
۲۶. ↑ مصباح الفقاهة ج۳، ص۷.
۲۷. ↑ العناوین ج۲، ص۲۸-۳۴.
۲۸. ↑ جواهر الکلام ج۲۳، ص۶۴.
۲۹. ↑ مصباح الفقاهة ج۶، ص۲۶۶-۲۷۱.
۳۰. ↑ مهذب الاحکام ج۱۷/ ۱۲۰ ـ ۱۲۴.
۳۱. ↑ فقه الصادق ج۱۷، ص۱۶۲.
منبع[ویرایش]
فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم السلام ج۱، ص۷۸۳۷۸۵.
واژه های همانند
۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۳ ثانیه
ایقاع . (ع مص ) (از «وق ع ») بجنگ درانداختن کسی را.(منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (آنندراج ) (غیاث ). || انداختن کسی را در آنچه بد آید. (م...
ایقاع . (ع اِ) از نظر فقه و علم حقوق ، عمل قضایی یک طرفه ای است که دارای دو شرط ذیل است : الف : عمل یکطرفه باشد. ب : قابل فسخ و رد نباش...
علم موسیقی به دو بخش تقسیم میگردد 1-علم تألیف که کیفیت نغمات را از چندین جهت مورد بررسی قرار میدهد 2-علم ایقاع که به ساختار موجود بین زمان سکوت...