اجازه ویرایش برای همه اعضا

گنج

نویسه گردانی: GNJ
به ضم گ. زنبور بی عسل به گویش کازرونی(ع.ش). منج انگبین.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۹۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۶ ثانیه
موزه، محل نگهداری گنجینه‌های تاریخی‌ یک سرزمین
گنج نگار. [ گ ُ ن ِ ] (اِ مرکب ) میزان الحجم ترسیمی . ۞ (واژه های مصوبه ٔ فرهنگستان ).
قائم گنج . [ ءِ گ َ ] (اِخ ) قصبه ای است واقع در شمال هندوستان در ایالت اگره در بخش فرح آباد و در سی هزارگزی فرح آباد در کنار نهر گنگ نادی ا...
قلعه گنج . [ ق َ ع َ گ َ ] (اِخ ) یکی از دهستانهای 9 گانه ٔ بخش کهنوج شهرستان جیرفت . این دهستان در جنوب کهنوج واقع شده و محدود است از شمال ...
گنج پژوهی . [ گ َ پ َ / پ ُ ] (حامص مرکب ) پژوهیدن و جستن گنج . گنج طلبی : آب نه وبحرشکوهی کنم جغد نه و گنج پژوهی کنم .نظامی (مخزن الاسرار ص...
گنج پرداز. [ گ َ پ َ ] (نف مرکب ) که گنج را پردازد. بخشنده ٔ گنج : چون به قصر خورنق آمد بازگنج پرداز شد به نوش و به ناز. نظامی (هفت پیکرص 76...
گنج بالا. [ گ َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان مرکزی بخش خوسف شهرستان بیرجند که در 12هزارگزی جنوب خاور خوسف واقع شده است . هوای آن گرم و س...
گنج الهی .[ گ َ ج ِ اِ لا ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) کنایه از قناعت است . (برهان ) (فرهنگ رشیدی ). || (اِخ ) کلام خدا را گویند. (برهان ). قرآن ...
گنج دارا. [ گ َ ج ِ ] (اِخ ) گنج منسوب به دارا : گنجی است خداوند را به یمگان صد بار فزون تر ز گنج دارا.ناصرخسرو (دیوان ص 33).
گنج دیبه . [ گ َ ج ِ ب َه ْ ] (اِخ ) همان دیبه خسروی است که نام گنج سیم خسروپرویز باشد. (برهان ) (آنندراج ). نام گنج سوم است از جمله ٔ هف...
« قبلی ۱ ۲ ۳ ۴ صفحه ۵ از ۱۰ ۶ ۷ ۸ ۹ ۱۰ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.