اجازه ویرایش برای همه اعضا

گنج

نویسه گردانی: GNJ
به ضم گ. زنبور بی عسل به گویش کازرونی(ع.ش). منج انگبین.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۹۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۰ ثانیه
هشت گنج . [ هََ گ َ ] (اِخ ) نام گنج های هشتگانه ٔ خسرو پرویز است که گنج عروس ، گنج بادآورد، دیبه خسروی ، گنج افراسیاب ، گنج سوخته ، گنج خضر...
هفت گنج . [ هََ گ َ ] (اِ مرکب )نام نوایی از موسیقی . (یادداشت مؤلف ) : گه نوای هفت گنج و گه نوای گنج گاوگه نوای دیف رخش و گه نوای ارجن...
نام روستایی در استان همدان شهرستان بهار
گنج بخش . [ گ َ ب َ ] (نف مرکب ) کنایه از جوانمرد و بسیار بخش . (آنندراج از بهار عجم ). سخی . کریم . مسرف .خراج . (ناظم الاطباء). آنکه گنج می بخ...
گنج بار. [ گ َ ] (اِ مرکب ) از عالم رودبار و دریابار. (آنندراج ) (بهار عجم ). جائی که گنج بسیار باشد : بیارم نشانش بر تخت یاروز آن پس گشایم ...
پنج گنج . [ پ َ گ َ ] (اِ مرکب ) کنایه از حواس خمسه است که سامعه و باصره و لامسه و ذائقه و شامه باشد. (برهان قاطع). حواس خمسه ، دیدن و شن...
تیف گنج . [ گ َ ] (اِ مرکب ) تیفاگنج . نام نوائی است از موسیقی . (برهان ) (فرهنگ جهانگیری ) (فرهنگ رشیدی ) (انجمن آرا) (آنندراج ) (ناظم الاطباء...
باد گنج . [ دِ گ ُ ] (ترکیب وصفی ، اِمرکب ) رجوع به باد کنجی و شعوری ج 1 ورق 154 شود.
گنج آگن . [ گ َ گ َ ] (نف مرکب ) اندوزنده ٔ گنج . (ناظم الاطباء). آن که گنج را بیاگند و بیندوزد. گنج آگننده : سپهدار و گنج آگن و غم گسل کدیور ب...
گنج تپه . [ گ َ ت َپ ْ پ َ ] (اِخ ) دهی از دهستان چهاربلوک بخش سیمینه رود شهرستان همدان که در 3000گزی شمال خاوری قصبه ٔ بهار و 1000گزی خاوری...
« قبلی ۱ صفحه ۲ از ۱۰ ۳ ۴ ۵ ۶ ۷ ۸ ۹ ۱۰ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.