شیردل
نویسه گردانی:
ŠYRDL
شیردل . [ دِ ] (ص مرکب ) شجاع و دلیر و با جرأت. (ناظم الاطباء). کنایه از شجاع و دلیر است. عنوان شیردل مختص اقوامی اصیل از خراسان شمالی می باشد که در همان استان سکنی گزیده اند. در پیشینه تاریخی ایل شیردل قید شده که از شمال ایران ( روسیه کنونی) در دوران قبل از هخامنشیان به ساتراپ پارت (خراسان شمالی کنونی) مهاجرت کرده اند و این ایل از نوادگان ریچارد شیردل می باشند. {ریشارد جان شما قرن دوازهم میلادی بدنیا آمده ( ریچارد اول (زاده ۸ سپتامبر ۱۱۵۷ – درگذشته ۶ آوریل 1199، ملقب به ریچارد شیردل) شاید می خواستید به شوخی بنویسید از نوادگان اهالی ساتراپی پرتو بوده!} از واژگانی که رندان به لغت نامه دهخدا درافزوده اند. باید گفت مأخذ موید صحت این ادعا کجاست؟ گر فردا یکی پیدا شد گفت نخیر ایشان از نوادگان مَمَدِ موش دِل اَند چگونه پاسخ دهیم؟!
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
شیردل . [ دِ ] (ص مرکب ) شجاع و دلیر و باجرأت . (ناظم الاطباء). کنایه از شجاع و دلیر است . (انجمن آرا) (آنندراج ) (از برهان ). که دل شیر دارد...