اجازه ویرایش برای همه اعضا

کشتی

نویسه گردانی: KŠTY
کشتی . [ ک ُ ] (اِ) زورآزمائی دو تن با یکدیگر بدون به کار بردن آلات و اسباب به قصد بر زمین افکندن همنبرد. مصارعت . به هم چسبیدن دو پهلوان به یکدیگر و کوفتن و افکندن یکدیگر را بر زمین . (ناظم الاطباء). عمل دو کس که بر هم چسبند و خواهند یکدیگر را برزمین زنند. (از برهان ). زورورزی دو تن با یکدیگر تاکدام یک از پای درآید و آن را کستی با سین نیز گویند. مرد و مرد. مصارعة. (یادداشت مؤلف ) :
بدو گفت پولاد جنگی نبرد
به کشتی پدید آید از مرد مرد.
فردوسی .

کشتى در حرفهٔ پهلوانى کمال کسوت ورزش‌هاى باستانى بوده و نسل‌به‌نسل در هر دوره محفوظ مى‌مانده است پس از حملهٔ مغول، عملیات پهلوانى و کشتى‌گیرى پس از مدتى رکود، مجدداً رواج یافت و پهلوانان و کشتى‌گیران پرآوازه‌اى به‌ظهور رسیدند. از اسناد و مدارک رواج کشتى و نام پهلوانان پیش از حملهٔ مغول اثرى نیست، چرا که در هنگام حملات مغول‌ها به ایران از دست رفته است.
رواج مجدد کشتى‌گیرى و کسوت پهلوانى در ایران، توجه اوکتاى قاآن ۹۶۳۹ - ۶۳۴ هـ) را به‌خود جلب نمود و او به تقلید از شاهان ایرانى کشتى در حضور شاه را برقرار ساخت. از این زمان به بعد نام و احوال کشتى‌گیران و پهلوانان به‌طور مشخص در تاریخ ثبت شده است. پهلوان محمدشاه و پهلوان فیلهٔ همدانى از پهلوانان معروف عهد اوکتاى هستند که شرح حال آنان در جهانگشاى جوینى و جامع‌التواریخ آمده است و پهلوان پوریاى ولى که به نوشتهٔ تاریخ ناصرى تا سال ۷۲۲ هـ مى‌زیسته، از پیشوایان عالى‌مقام و صاحب کرامت کشتى باستانى و از روجین زورخانه بوده و ورزش باستانى را کمال بخشیده است. پهلوان اسد کرمانی، پهلوان خرم خراسانی، پهلوان شرف‌الدین طالف، پهلوان طغانشاه و پهلوان على‌شاه نیز از پهلوانان معروف اواخر قرن و اوایل قرن هشتم که در تاریخ آن مظفر نام آنان ثبت شده است.
پهلوانان عبدالرزاق بیهقى اهل خراسان نیز متعلق به قرن هشتم، عیارى بلندآوازه بود که بعدها در رأس نهضت سربداران قرار گرفت که شرح آن در حبیب‌السیر آمده است.
از پهلوانان قرن نهم نیز مى‌توان به پهلوان یوسف ساوى اشاره کرد که آئین پهلوانى و ورزش باستانى را از ایران به هند برد و در آنجا رواج داد. وى در سال ۸۹۷ هـ. در بیجارپورهند به سلطنت رسید و به عادل‌شاه معروف شد.
نام پهلوانان بسیارى از دوران‌هاى مختلف از جمله دوران صفویه و قارجایه در تذکره‌ها آمده که یکى بعد از دیگرى در هر دوره جانشین هم شده، مقام پهلوانى پایتخت را احراز کرده‌اند.
پهلوانان مذاقى عراقى در دورهٔ شاه‌تهماسب اول صفوی، پهلوان کبیر اصفهانى و پهلوان لندره‌دوز اصفهانى معاصر کریم‌خان زند بوده‌اند. پهلوان یزدى بزرگ، پهلوان اکبر خراسانى و پهلوان حاج محمدصادق بلورفروش و حاج سیدحسن رزاز به‌ترتیب از آغاز سده سیزدهم به‌بعد از نامدارترین پهلوانان این عهده بوده‌اند.
کشتى ورزش کاملى است که از ادوار باستان در ایران معمول بوده و بیش از هر ورزش دیگر در کشور ایران داراى اهمیت بوده است.
ایرانیان در عصر حاضر هم قدرت کشتى خود را به جهانیان نشان داده‌اند.
کشتى عبارت است از رد و بدل کردن فنونى براساس فعالیت طرفین که به‌نفع یکى و مغلوب شدن دیگرى تمام مى‌شود. این ورزش کامل سبب طولانى شدن عمر و تقویت فکر و تقویت قواى جسمى و روحى است. در ایران کشتى از دیرزمانى مرسوم بوده و در ایام نوروز همه ساله در پایتخت درهنور سلطان عصر مجالس کشتى‌گیرى برپا مى‌شده و پهلوانان از هر شهر و ایالتى اعزام مى‌شدند؛ فاتح این مسابقه‌ها پهلوان پایتخت نامیده مى‌شد و به دریافت بازوبند و افتخارات دیگر نایل مى‌شد. ایرانیان باستان بزرگ‌ترین پهلوان را جهان‌پهلوان مى‌گفتند و به‌تدریح این سمت از منصب‌هاى عالى ارتش گشت اما از زمانى که جنگ‌آورى و کشتى‌گیرى از هم جدا شد، عنوان جهان پهلوانى تنها مخصوص پهلوان پایتخت بوده است. کشتى‌ در ایران به‌جز کشتى آزاد و فرنگى شامل پنج نوع کردی، ترکمنی، مازندارنى (گیلکی)، ایلیاتى و باستانى است.
قدیمى‌ترین کشتى در ایران که هنوز کاملاً معمول و متداول است، کشتى‌کردى است که بیش از هر جا در خراسان، گرگان و کرمان متداول است. در این کشتى باید دو مرتبه حریف را مغلوب کرد. در حال حاضر در آسیاى میانه، این کشتی، کشتى ملى و باستانى است و در این رشته مسابقاتى انجام مى‌شود.
ایرانیان از قدیم‌الایام به فنون کشتى آشنائى کامل داشته‌اند و این فنون در گذشته به‌مراتب بیش از امروز بوده است. فنون کشتى انواع مختلف دارد و مى‌توان هر یک را از چپ و راست استفاده کرد. هر فنى بدلى دارد که بدلکار با به‌کارگیرى آن فن حریف را به آسانى رد مى‌کند.
لباس کشتى پهلوانان تنکه چرمى است که از زیر زانو تا زیر شکم را مى‌پوشاند. این شلوار از زمان ظهور عیاران است. صنعت تنگه دوزى در قدیم از صنایع قابل توجه بود که کار اساتید صنف سراج بود.
پهلوانان نامدار در موقع ورزش لنگى به‌نام لنگ کسوت بر بالاى تنگه خود مى‌بستند و گوشهٔ لنگ را به‌صورت لچک در صورت خود مى‌آویرختند. این عمل سابقهٔ تاریخى دارد که به دورهٔ قاجار بازمى‌گردد. در دوران‌هاى پیشتر نیز پهلوانان که به مقام استادى مى‌رسیدند با اجازهٔ پادشاه وقت حق بستن پیش‌بند چرمین بر بالاى تنگه و روى شکم خود داشته‌اند. هنوز هم تا پهلوانى به مقام پیش‌کسوتى و استادى نرسد حق بستن لنگ کسوت را ندارد.
پهلوانان نامى در سابق کاسه بند به زانوهاى خود مى‌بستند که بستن آن با اجازهٔ اساتید و مشایخ طریفت بوده است.
یکى از رسوم دیرین و شیرین ورزش باستانی، گل‌کشتى نام دارد که در سابق معمول بوده و آن عبارت از اشعار و عباراتى است که براى شروع کشتى پهلوانان مى‌خواندند. این مراسم که جنبهٔ مذهبى نیز داشته در زمان شاه اسماعیل اول صفوى پدید آمده است. همان‌گونه که صوفیان در مقدمه سماع شعر و نثرى مى‌خواندند تا عواطف را تحریک نمایند، گل کشتى هم به‌طور حماسه‌سرائى معمولاً توسط مرشد و گاهى نیز توسط پهلوان یا پیش‌کسوت خوانده مى‌شده است.
در مناطق مختلف ایران کشتى‌هاى محلى متناسب با شرایط آب و هوائى و آداب و رسوم به اشکال متنوع رواج دارد که مشهورترین آنها عبارتند از: کشتى پهلوانى که در زورخانه‌ها متداول است؛ کشتى با چوخه که در استان خراسان به‌ویژه قوچان، بجنورد، شیروان، اسفراین و فریمان و چناران رواج دارد؛ لوچو که مخصوص مازندران است؛ گیله‌مردى که در استان گیلان متداول است؛ زوران پاتوله که کشتى سنتى و محلى کردستان است و کشتى‌هاى محلى دیگرى چون کشتى بغل‌به‌بغل (روستاهاى قزوینی)، کشتى عربى (ایلات و عشایر خوزستان)، کشتى کمربندى (روستاهاى اصفهانی)، کشتى دسته بغل (استان فارس) و ... .
http://vista.ir/content/36123
همچنین

تاریخچه ورزش کشتی در ایران در دوران صفویه و زندیه، کشتی و ورزش باستانی و پهلوانی رونق بی‌سابقه‌ای در ایران یافت به طوری که در هر شهر صدها پهلوان بنام وجود داشته است. در دواران قاجاریه علاقه به این ورزش چنان زیاد شد که در دوران ناصرالدین‌ شاه برای اولین بار شخصی به نام صاحب الدوله مأمور توسعه کار ورزش کشتی شد و به زودی کشتی چنان رواج پیدا نمود که در تمامی روزهای تعطیل پهلوانان در میادین شهر به کشتی گرفتن می‌پرداختند.

مسابقات کشتی پهوانی برای انتخاب پهلوان پایتخت نیز از همین ایام آغاز شد و بعدها به صورت یک سنت جاری همه ساله درآمد. برای انتخاب پهلوان پایتخت رسم براین بودکه پهلوانان را در روز مشخصی مصادف با یک روز از عید یا یک روز تعطیل در میدانی جمع می‌کردند و کشتی گرفتن و اجرای مراسم را برپا می‌نمودند و سرآمد پهلوانان را به عنوان «پهلوان پایتخت» معرفی می‌نمودند.

آقا محمد صادق بلورفروش، ابراهیم یزدی معروف به یزدی بزرگ،‌پهلوان اکبر خراسانی، حسین یوزباشی، سیدحسن رزاز، سیداسماعیل کالسکه ساز و ... از کشتی‌گیران و پهلوانان معروف آن زمان بودند. از زمان رضا شاه زورخانه با فرهنگ جدید رونق بیشتری گرفت و در کنار زورخانه‌ها، باشگاهها و ورزشگاهها هم شکل گرفتند. با تأسیس اداره تربیت بدنی و اجباری شدن ورزش در مدارس و پادگان‌های نظامی، جوانان کشتی‌گیر از زورخانه‌ها روی به میدان‌های ورزش نهادند و با اصول جدید و تحت تعلیم پهلوانان و مربیان قدیم و جدید به تمرین پرداختند.

مسابقات کشتی تا سال ۱۳۱۸ به صورت پهلوانی با رسم و رسوم خاص ایرانی ادامه داشت، اما از این سال به بعد با مطرح شدن مقررات بین‌الملل، تغییر و تحولاتی در شیوه‌ کشتی گرفتن وطرز لباس پوشیدن کشتی‌ گیران پدیدار گشت. ورزش کشتی با شرایط و خصوصیات و قوانین خاص هر ناحیه و منطقه از کشور انجام می‌شد و قواعد و آداب و رسوم محلی هر منطقه در این رشته ورزشی تأثیر فراوانی داشته است. از مشهورترین کشتی‌های مناطق ایران می‌توان به کشتی‌های زیر اشاره کرد:

ورزش کشتی


۱) کشتی لوچو: از ورزش های محبوب روستاهای مازندران است و چون جایزه کشتی‌گیران را بر نوک یک چوب در وسط میدان آویزان می‌کنند به آن لوچو گویند. جایزه؛ قواره پارچه، شال و ترمه و گاهی گاو یا گوسفند است که به همان چوب وسط میدان بسته می‌شود.

۲) کشتی با چوخه: این کشتی در سراسر خراسان به ویژه قوچان، فریمان و اسفراین، رواج دارد و در فضای آزاد به اجرا در می‌آید.

۳) کشتی گیله مردی: این کشتی چند صد سال است که در استان گیلان رواج دارد. در این کشتی هر جای بدن حریف با زمین تماس پیدا کند شکست خورده است. در این کشتی، علاوه بر کشتی گرفتن، ضربات با مشت نیز وجود دارد و کشتی گیران گیله مرد تنها یک شلوار تنگ استفاده می کنند و جایزه آن گاو، گوسفند، پارچه و... است و بعد از افتادن حریف، برنده به طرف تماشاچیان می‌رود و با پریدن به بالا از تماشاچیان طلب پاداش می کند.

۴) کشتی زوران پاتوله در کردستان

۵) کشتی لری در لرستان

ورزش کشتی


۶) کشتی جنگ (یا زوران) در منطقه الیگودرز

۷) کشتی بغل به بغل در قزوین

۸) کشتی آشیرما در آذربایجان شرقی

۹) کشتی گرش در مناطق ترکمن نشین

۱۰) کشتی عربی در میان ایلات و عشایر خوزستان

۱۱) کشتی کمربندی در اصفهان

۱۲) کشتی لشکرکشی در یزد

۱۳) کشتی کج گردان در سیستان و بلوچستان به ویژه در روستاهای شهرستان زابل

۱۴) کشتی دسته بغل در استان فارس یه ویژه منطقه ارسنجان

ورزش کشتی


همگی این کشتی های محلی زمینه‌ساز این ورزش است که در زندگی و سنت‌های ما ایرانیان به قدری ریشه دوانیده که تبدیل به یک ورزش ملی شده است. در سال ۱۳۱۷ حمید محمودپور که دارای تحصیلات عالی تربیت بدنی از دانشگاه ترکیه بود به تعلیم کشتی در ایران پرداخت. وی اولین تشک کشتی ازجنس اسفنج را در دانشسرای تربیت بدنی واقع در دروازه دولت تهران پهن نمود و فنون کشتی آزاد و فرنگی را آموزش داد.

در زمان‌های گذشته تشک کشتی وجود نداشته و به جز گود زورخانه، ‌کشتی روی زمین و خاک نرمی که روی آن می‌پاشیدند انجام می‌گرفت. محمودپور قبل از اینکه از تشک کشتی استفاده کند در ورزشگاه امجدیه روی چاله پرش ارتفاع برزنت می‌انداخت و فنون کشتی کلاسیک را آموزش می‌داد. در سال ۱۳۱۸ اولین دوره مسابقات کشتی آزاد قهرمانی کشور در ورزشگاه امجدیه تهران برگزار شد. نخستین باشگاه کشتی، باشگاه سلیمان خان پایین خیابان شاهپور سابق بود.

اولین تیم کشتی خارجی، ترکیه بود که در سال ۱۳۲۶ به ایران آمد. نخستین حضور بین المللی کشتی ایران در المپیک ۱۹۴۸ بود که مرحوم منصور رئیسی به مقام چهارم رسید. با آشنایی بیشتر کشتی‌گیران با فنون کشتی، افتخارات زیادی نصیب کشتی ایران شد و بسیاری از قهرمانان ایران بر سکوهای جهانی قرار گرفتند. عبدالله موحد، غلامرضا تختی، ابراهیم جوادی، امامعلی حبیبی، منصور مهدیزاده، محمد ابراهیم سیف‌پور، رسول خادم و.... از قهرمانان بنام جهان کشتی بودندکه افتخارات فراوانی در مسابقات المپیک و جهانی برای ورزش ایران به دست آوردند.

http://www.beytoote.com/sport/sport-history/sport-pastime-practise.html
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۴۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۷ ثانیه
کشتی گاه . [ ک َ / ک ِ ] (اِ مرکب ) جایی که کشتی لنگر می اندازد و جبه خانه ٔ کشتی . جایی که کشتی بارگیری می کند. (ناظم الاطباء). فُرضَه . ساحل...
کشتی گذر. [ ک َ / ک ِ گ ُ ذَ ](اِ مرکب ) مَعبَر. (یادداشت مؤلف ). گذرگاه کشتی .
کشتی گیر. [ ک ُ ] (نف مرکب ) آنکه کشتی گیرد. پهلوان . (ناظم الاطباء). مُصطَرِع . (منتهی الارب ) : جعد او بر پرند کشتی گیرزلف او بر حریر چوگان با...
هایدرو فویل - نوعی کشتی مدرن که بر روی بال هایش بر فراز آبها حرکت می کند
کشتی جای . [ ک ُ ] (اِ مرکب ) میدان کشتی گیری . (ناظم الاطباء). مصطرع . مصرع . (منتهی الارب ).
کشتی ران . [ ک َ / ک ِ ] (نف مرکب ) دریانورد. آنکه کشتی را راند. ملاح . سفان . (یادداشت مؤلف ).
کشتی ساز. [ ک َ / ک ِ ] (نف مرکب ) سازنده ٔ کشتی . کشتی گر. سفان . (یادداشت مؤلف ).
کشتی کش . [ ک َ ک َ ] (نف مرکب ، اِ مرکب ) کشنده و برنده ٔ کشتی . کشتیبان . ملاح . (از برهان ) : به دریا و خشکی ز کشتی کشان هر آنکس که داد از ش...
کشتی شمار. [ ک َ / ک ِ ش ِ / ش ُ ](ص مرکب ) ملاح . کشتیبان . (ناظم الاطباء) : چو نزدیک آن ژرف دریا رسیدمر او را میان و کرانه ندیدبفرمود تا مرد ...
کشتی سازی . [ ک َ / ک ِ ] (حامص مرکب ) عمل ساختن کشتی . سفانة (یادداشت مؤلف ). || (اِ مرکب ) جای ساختن کشتی . کارخانه ای که کشتی در آن در...
« قبلی ۱ صفحه ۲ از ۵ ۳ ۴ ۵ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.