۴۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۷ ثانیه
قانون . (معرب ، اِ) ۞ اصل . (برهان ) (ناظم الاطباء) (مهذب الاسماء) (منتهی الارب ). گویند این لغت معرب کانون است و عربی نیست لیکن در عربی ...
قانون . (معرب ، اِ) نام سازی است از مخترعات معلم ثانی . (ناظم الاطباء). نام سازی است که مینوازند. (برهان ). آلتی موسیقی متشکل از طبلی مس...
قانون . (اِخ ) نام کتابی است از شیخ الرئیس در علم طب . (ناظم الاطباء). این کتاب به لاتینی ترجمه شده و کتاب حاوی رازی و گالن را نسخ کر...
قانون . (اِخ ) منزلی است میان بعلبک و دمشق . (معجم البلدان ج 7 ص 19) (منتهی الارب ). جایگاهی است در یک میلی راه مسافر بسوی عراق در میان ...
این واژه در زبان سغدی kanonã بوده و پارسی است؛ ولی چون در اربی کاربرد دارد، می توان به جای آن ساسْنا sãsnã گفت و نوشت که واژه ای اوستایی است.
قانون سازی است متعلق به خانوادهٔ قدیمی سیتار (Cythare)، که در سدههای میانه تحت عنوان Canon یا miocanon به اروپا برده شد. این ساز دارای یک جعبهٔ چوبی ...
این واژه از اساس پارسى و پهلوى است و تازیان (اربان) از واژه کانون Kanun (پهلوى: مرکز ، آتشدان ، خط کش ، دستور ) برداشته و معرب کرده و قانون ، قوانین ،...
قانون . (اِخ ) نام کتابی است از شیخ الرئیس در علم طب . (ناظم الاطباء). این کتاب به لاتینی ترجمه شده و کتاب حاوی رازی و جالینوس/گالینوس/گالن را نَسخ کر...
فقط خود قانون، نه کمتر نه بیشتر، فقط معنا و مفهومی که از قانون استنباط میشود ملاک است.
بی قانون . (ص مرکب ) (از: بی + قانون ) بدون قانون . فاقد قانون . || خارج آهنگ : خدا را محتسب ما را به فریاد دف و نی بخش که ساز شرع ازاین ...