اجازه ویرایش برای همه اعضا

دلالت

نویسه گردانی: DLALT
این واژه تازى (اربى) ست و سپارش مى شود بجاى آن از این واژه ها بهره جویید : رونایش Runayesh : رون(پهلوى:دلیل) + آیش(مصدر آمدن) ، پتیسایشPatisayesh (به ساختار پهلوى: دلالت ، سببیت ) ، ویهانش Vihanesh : ویهان(پهلوى: دلیل) + اِش(اسم مصدرساز)
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۲ ثانیه
دلالت . [ دَ ل َ ] ۞ (ع اِمص ) دلالة. راهنمایی . هدایت . راهبری . (ناظم الاطباء). ره نمایی . راه نمونی . ره نمونی . هدی . (از منتهی الارب ) : دل...
همتای پارسی این واژه ی عربی، اینهاست: پاریب pārib (پارتی: pareb) ویدار vidār (پارتی).***فانکو آدینات 09163657861
دلالت کردن . [ دَ ل َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) هدایت کردن . راهنمایی نمودن . (ناظم الاطباء). راهبری نمودن : اِحراب ؛ دلالت کردن کسی را بر غنیمت . ...
دلالت نمودن . [ دَ ل َ ن ُ / ن ِ / ن َ دَ ] (مص مرکب )دلالت کردن . راهنمائی کردن . هدایت کردن : اِسقاء؛ دلالت نمودن بر آب . (از منتهی الارب ). ...
دلالت داشتن . [ دَ ل َ ت َ ] (مص مرکب ) لازم آمدن از موجود بودن چیزی وجود چیزی دیگر. (ناظم الاطباء). نشان چیزی بودن : [ برجها ] بر بادها د...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.