ورس
نویسه گردانی:
WRS
ورس بفتح واو و سکون را و سین مهمله ماهیت آن ثمر درختی است حجازی مخصوص به بلاد یمن و تا بیست سال کل و ثمر می دهد و تخم آن مانند کنجد و بعد از رسیدن منشق شده چیزی شبیه بموی زرد مائل بسرخی شبیه بزعفران از ان ظاهر می کردد و سائیدۀ آن را از یمن می آورند شبیه
بزعفران سوده و ثیاب را بدان رنک می کنند و بهترین آن نیز تازۀ زرد مائل بسرخی است و قسم سیاه آن را از حبشه آورند و حبشی نامند و سرخ تیرۀ آن را که هندی نامند زبون تر بود و نزد بعضی کرکم بیخ نبات آنست و اصلی ندارد و قوت آن تا چهار سال باقی می ماند و آن را حبی
است مانند ماش طبیعت آن در دوم کرم و خشک افعال و خواص آن مقوی و مفرح عظیم و رافع بهق و خفقان و محلل ریاح غلیظه و جالی و مهیج و مقوی باه و مفتت حصاه الزینه طلای آن رافع بهق و برص و کلف و نمش و جالی سائر آثار و باعث لاغری بدن و آشامیدن آن جهت وضح الجروح و القروح
جهت جرب و حکه و سعفه و قوبا و بثور نافع السموم مقاوم همه سموم مضر رئه مصلح آن مصطکی و کثیرا و عسل مقدار شربت آن تا یک مثقال بدل آن بوزن آن زعفران و نصف آن ساذج و پوشیدن ثیاب مصبوغ بدان مهیج باه دانسته اند و معین بر جماع مخزن الادویه عقیلی خراسانی ///////////////
ورس نبات یمنی است و نبات وی مانند نبات کنجد بود و گویند یک سال بکارند دهسال باقی بماند و ثمر بدهد و نیکوترین وی آن بود که تازه و سرخرنگ بود که بزردی زند مانند لون عصفر و بشکل گل بابونه بود و خرد طبیعت آن گرم و خشک است در دویم قابض و لطیف بود و کلف و نمش
را نافع بود طلا کردن و چون بیاشامند وضح را سودمند بود و سنگ را بریزاند و درد گرده و مثانه سرد را نافع بود مقدار شربتی از وی یک درم بود و اسحق گوید مضر است به شش و مصلح وی عسل بود و گویند جامه که بوی رنگ کرده باشند مقوی باه بود پوشیدن آن ______________________________
صاحب مخزن الادویه مینویسد: ورس بفتح واو ثمر درختی است حجازی تخم آن مانند کنجد و بعد از رسیدن منشق شده و چیزی شبیه بموی زرد مایل بسرخی شبیه بزعفران از آن ظاهر میشود و سائیده آن را از یمن میآورند و ثیاب را بدان رنگ میکنند صاحب تحفه نبات آن را شبیه به پنبه
مینویسد اختیارات بدیعی، ص: 443 ///////////// این بیطار kurkum را جنس Curcuma و نه Crocus میداند و این از تعریفی که به دست میدهد پیداست؛ گوید kurkum گونه نیکوی ریشههای رنگی است. این ریشهها را از هند آرند و در فارسی هرد،hard گویند و بر گرفته از واژه سنسکریت
هریدر (Curcuma longa) است. هرچند ابن حسن مینویسد مردم بصره هرد را کُرکُم، kurkum، نامیدهاند که نام زعفران است و آن را با زعفران همگون کردهاند؛ هرچند در پیش زعفران را با ریشه وَرس، wars، که گونه ایی است از Memecylon (نک صفحات پیش رو ) درمی آشوبد. 2 turmeric
[زردچوبه در انگلیسى] را در فارسی زردچوبه، zird-čūbe، یا دارزرد، darzard ("چوب زرد") مینامند. به گفته گارسیا دا اورتا، هند زردچوبه بسیار به ایران و عربستان می فرستاد و همگان بر این بودند که در ایران، عربستان یا ترکیه نمیروید، بلکه یکسره از هند میآید. 3
در اسناد باستانی بارها نام yü-kin با یا بی hian ("خوشبو ")1، به دوگیاه متفاوت از سرزمینهای هند و ایران داده شده است: Memecylon tinctorium و Crocus sativus که شاید دومی باری دیگربا Curcuma درآشفته شده باشد. 2 شگفتا که در هیچ یک از گیاهنامهها پروای این واقعیت
نشده که باز نمودِ کهنِ نامِ درختی زیر همین نام آمده است. جز پالادیوس نویسندگان اروپایی هم پروای آن نکردهاند. او در فرهنگ ستودنی چینیـ روسی خویش 3 در توضیح yü-kin آورده است: "نـــــام درختی در کی- پین [ki-pin] با گلهای زرد که چیده در آستانه پژمردگی فشرده
شیرهشان را با دیگرمواد خوشبو در آمیزند؛ این درخت در سرزمینهای تا تسین نیز یافت میشود و گلهایش چون گل زعفران است ودر کار خوشرنگ کردن شراب کنند. " در فرهنگ بودایی Yi ts‛ie kin yin i1 از سال 649 ترسائی در بازنمائی درخت yü-kin چنین آمده: "نام درختی که در سرزمین
کیـ پین (کشمیر) میروید. گلهایش زرد است. درخت را با گلش بسیار میکنند. می گذازند گلها پلاس خورند؛ سپس شیره شان را گرفته با مواد دیگر درآمیزند. مادهای که به دست میآید چون عطر بکار رود. دانه گلها نیز خوشبوست و به همین کار رود. " بر آنم که این درخت را
همان Memecylon tinctorium، M. edule یا M. captellatum (Melastomaceae) [تیره ملاستوماسه] بدانم که درخت کوچک یا بوته بزرگی است که در خاور و جنوب هند، سیلان، تناسریم و جزایر اندامان بسیار یافت میشود. در جنوب هند برگها را که رنگ "زرد لاکی بسیار زیبا" می دهد در
کار رنگرزی کنند. از گلها رنگ زرد بیثباتی گیرند. 1 روشن است که هوان یین (Hüan-Yin) با این گمان که زعفران (yü-kin) تنها از کشمیرخیزد (نک صفحات پیش رو )، زیستگاه این درخت راتنها کشمیر شمرده است. ابومنصور همین درخت را با نام وَرس (wars) آورده و در بازنمودش گوید
گیاهی است مانند زعفران به رنگ زرد و خوشبو که زنان عرب در کار رنگرزی پارچه کنند. 2 مردمان باستان با آن آشنا نبودند. ابوحنیفه جستاری گسترده درباره اش دارد. 3 ابن حسن ریشه وَرس را میشناخت و آن را بنادرست زعفران پنداشت. 4 ابنبیطار بازنمودی دراز آهنگ از آن
آورده5 گوید دوگونه اش یکسان نیستند- آنکه از حبشه میآید، سیاه رنگ است با کیفیتی پست؛ دیگری که از هند میآورند به رنگ سرخ روشن است و رنگ زرد ناب به دست میدهد. از گونه ایی که bārida نامند قرمز آید. این گونه در یمن کشت میشود. به این همانی آن با Curcuma و Crocus
نیز اشاره کرده است. اسحاق ابن عمران گفته است: "میگویند وَرس همان ریشههای Curcuma است که از چین و یمن میآید. " و ابن مسیحی بصری گوید : "مادهای است قرمز روشن چون زعفران کوبیده. " از همین جا میتوان دریافت چرا چینیها برای آن هم نام yü-kin را به کار گرفتهاند.
لکلر هم ورس اعراب را همان Memecylon tinctorium دانسته و میافزاید: "L'ouars n'est pas le produit exclusif de l'Arabie. On le rencontre abondament dans l'Inde, notamment aux environs de Pondichéry qui en envoyé en Europe aux dernières expositions. Il s'appelle
kana dans le pays." 1در گیاهنامه ژاپنیYamato honzō درباره yü-kin آمده که مادهای است رنگی که از سیام آرند؛ گویا اینجا نیز مراد Memecylon باشد. اینکه مردم چین محصول Memecylon را نیز yü-kin نامیدهاند گیا نشان آنست که این رنگینه ارزان جایگزین زعفران گرانبها
میشده است. بهشناخت دو سویه ایران و چین باستان (ساینو-ایرانیکا) /////////// https://en.wikipedia.org/wiki/Indian_yellow ///////// https://www.google.ca/url?sa=t&rct=j&q=&esrc=s&source=web&cd=13&cad=rja&uact=8&ved=0ahUKEwj9lee0vKDXAhUQ3mMKHXwQDyg4ChAWCDEwAg&url=http%3A%2F%2Fwww.docline.ir%2Fpaper%2F348213BB14A7-Apoptogenic-activity-of-ethyl-acetate-extract-of-.aspx&usg=AOvVaw1lEde6owVI6puv28nw-9mk
////////// //////////// وَرَس: (اسم) الوَرَس : نبتٌ من الفصیلة القرنیة ینبت فی بلاد العرب والحبشة والهند وثمرتُها قَرْنٌ مغطَّى عند نضجه بغُدَدٍ حمراء ، کما یوجد علیه زَغَبٌ قلیل ؛ یُستعمَلُ لتلوین الملابس الحریریة ، لاحتوائه على مادة حمراء ، وعلى راتینج ////////////
Memecylon From Wikipedia, the free encyclopedia Memecylon Memecylon umbellatum From Mirijjawila Botanical Garden, Sri Lanka Scientific classification Kingdom: Plantae (unranked): Angiosperms (unranked): Eudicots (unranked): Rosids Order: Myrtales Family: Melastomataceae
Subfamily: Olisbeoideae Tribe: Memecyleae Genus: Memecylon Memecylon is a plant group in Melastomataceae. It consists of 350-400 species of small to medium sized trees and shrubs occurring in the Old World tropics.[1][2][3] Memecylon is a monophyletic group
basal to the Melastomataceae clade.[4] Memecylon taxa have more than 600 published basionyms.[1][4] Diversity of this group is concentrated in tropical Africa, Madagascar, Sri Lanka, India and Malaysia.[5] Contents [show] Etymology[edit] The name Memecylon
is derived from 'memaecylon' as used by ancient Greek philosophers Dioscorides and Pliny to describe the red fruits of Arbutus unedo (oriental strawberry tree), an unrelated plant group, alluding to the pink to reddish berries often produced by Memecylon.[4]
Some vernacular names in different regions of the world are given below. English: Blue mist plant, Hindi: Anjan, Malayalam: Aattukanala, Oriya: Neymaru, Sinhala: Korakaha, Welikaha, Tamil: Kaya.[6] Morphology[edit] Memecylon sensu lato can be diagnosed by
exstipulate leaves, four-merous bisexual flowers, anthers opening by slits, enlarged connectives bearing terpenoid secreting glands and berries.[7]Memecylon sensu stricto can be distinguished from other Memecyloids by obscure nervation on leaves, non-glandular
roughened leaf surface having branched sclerids, imbricate calyx, unilocular ovary and large embryo with thick and convoluted cotyledons.[5] Stems[edit] Species of larger stature have a characteristic brown bark with narrow and sharp furrows, most are small
single stemmed trees. However, the bark of many species of smaller stature is varied and may be papery white or smooth dark red black.[3][7] Leaves[edit] Leaves are opposite, short-stalked, elliptic or ovate, mostly with widely spaced pinnate nerves either
visible or obscure. Leaves along the twig are all the same size, shiny, glabrous, with entire margins, the node has a characteristic scar between the leaves, the twig bark is typically red, striated and flaky.[3] Flowers[edit] The inflorescence is typically
dense and axillary. The florets are small (usually less than 5 mm) compared to the other taxa in Melastomataceae, with short fleshy corolla parts. Cymes are bracteate, usually thyrsoid to umbel shaped, often condensed to sessilefascicles of flowers or a few-flowered
heads at tips of peduncles. The florets are white or violet, the stamens blue or violet, usually obvious in aggregates, from axillary clusters. Flowers are bisexual, have inferior ovaries, but the parts are otherwise free. The calyx is valvate and there are
twice as many stamens as petals.[3][7] Fruits[edit] The fruit is from an inferior ovary, typically axillary. The calyx remnants are persistent, and are sometimes blue-black. Fruits are globose or occasionally ellipsoid, pulpy or juicy with one large seed.[3][7]
Distribution[edit] This group is distributed in approximately 53 countries of the Old World tropics and occupies a wide range of habitats. Memecylon taxa have been reported from montane forests, tropical lowland forests, grasslands, tropical rainforests with
low to high rainfall, rocky mountain regions and regions with low to high temperature and a considerable overlap between ranges of different taxa.[3][5][8] Most of the plants in this group are regionally or locally endemic. Endemic Memecylon are reported from
21 countries.[5][9][8][10][11] The global distribution of this group is shown in the following Figure and some of the countries which have endemic Memecylon species are listed in the table. ////////// Melastomataceae From Wikipedia, the free encyclopedia Melastomataceae
Tibouchina semidecandra at Strybing Arboretum, San Francisco Scientific classification Kingdom: Plantae Clade: Angiosperms Clade: Eudicots Clade: Rosids Order: Myrtales Family: Melastomataceae Juss.[1] Type genus Melastoma L. Genera See text. Characteristic
venation of many melastomes Osbeckia muralis in Kerala The family Melastomataceae (alternatively Melastomaceae) is a taxon of dicotyledonous flowering plants found mostly in the tropics (two thirds of the genera are from the New World tropics) comprising c.
165 genera and c. 5115 known species.[2] Melastomes are annual or perennial herbs, shrubs, or small trees. The leaves of melastomes are somewhat distinctive, being opposite, decussate, and usually with 3-7 longitudinal veins arising either from the base of
the blade, plinerved (inner veins diverging above base of blade), or pinnately nerved with three or more pairs of primary veins diverging from the mid-vein at successive points above the base. Flowers are perfect, and borne either singly or in terminal or
axillary, paniculate cymes. A number of melastomes are regarded as invasive species once naturalized in tropical and subtropical environments outside their normal range. Examples are Koster's curse (Clidemia hirta), Tibouchina semidecandra and Miconia calvescens,
but many other species are involved. Under the APG III system of classification, the seven genera from Memecylaceae are now included in this family.[1] ///////// http://www.theplantlist.org/browse/A/Leguminosae/
واژه های همانند
۱۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۳ ثانیه
ورس . [ وَ / وَ رَ ] (اِ) مهار شتر. (انجمن آرا). مهار و آن ریسمانی و چوبی است که بربینی شتر کنند. (برهان ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). || مهار...
ورس . [ وَ ] (ع اِ) اسپرک و آن گیاهی است شبیه سمسم و منبت آن بلاد یمن است و بس ،میکارند آن را و تا بیست سال باقی باشد. (منتهی الارب ) ...
ورس . [ وَ رِ] (ع ص ) ثوب ورس ؛ جامه ٔ قرمز. (از اقرب الموارد).
ورس . [ وُ ] (اِ) ثمر و میوه . (برهان ). || سرو دشتی . وارس . (ناظم الاطباء). بار سرو کوهی . ابهل . (برهان ).
ورس . [ وَ رَ ] (ع مص ) چغزلاوه نشستن بر سنگ چندانکه سبز و لغزان گردد. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). نشستن خزه بر سنگ در آب چندانکه آن س...
ورس . [ وِ ] (از روسی ، اِ) اندازه ای از مسافت که معادل 3500 قدم باشد. (ناظم الاطباء).
ورس . [ ] (اِخ ) دهی جزو دهستان کوهپایه ٔ بخش آبیک شهرستان قزوین . در 10هزارگزی حصار خروان . سکنه ٔ 327 تن و آب آن ازچشمه و در بهار از آب ...
کینه ورس . [ ن َ وَ ] (اِخ ) دهی از دهستان ابهررود است که در بخش ابهر شهرستان زنجان واقع است و 876 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران...
ورث . [ وَ ] (ع ص ) تازه و تر از هر چیزی . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). هرچیز تر و تازه . (ناظم الاطباء).
ورث . [ وِ ] (ع مص ) اِرث . وِراثَة. رثة. تراث . ارثة. میراث گرفتن . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). رجوع به وراثة شود.