نیم
نویسه گردانی:
NYM
نیم. (ن. یَ. م). مخفف نیستم. دُشمَن به قَصد حافظ اَگَر دَم زند چه باک مِنَّت خُدای را که نیم شَرمسارِ دوست حافظ.
واژه های همانند
۲۳۰ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۷ ثانیه
نیم جوسنگ . [ ج َ / جُو س َ ] (اِ مرکب ) سنگی را گویند که به وزن نیم جو باشد یا مقداری که به وزن نیم جو باشد. (برهان قاطع). وزنه ای که معادل...
نیم تسلیم . [ ت َ ] (اِ مرکب ) دست به ناف رساندن و خم شدن برای سلام نیم تسلیم است و دست به زمین گذاشتن و بر پیشانی گرفتن تمام تسلیم ....
نیم پهلوی . [ پ َ ل َ ] (اِ مرکب ) مسکوک طلا که نصف یک پهلوی قیمت دارد. (یادداشت مؤلف ).
نیم پارچه . [ چ َ / چ ِ ] (اِ مرکب ) فالج نیمه ٔ بدن . (ناظم الاطباء) (فرهنگ شعوری ج 2 ص 45).
نیم برشته . [ ب ِ رِ ت َ / ت ِ ] (ن مف مرکب ) نیم برشت . نیم تف داده . که کاملاً برشته نشده باشد.
نیم بریان . [ ب ِ ] (ص مرکب ) که کاملاً بریان نشده است .
نیم بالان . (اِ مرکب ) ۞ (اصطلاح جانورشناسی ) راسته ای از حشرات که دارای دگردیسی ناقص اند و قطعات دهانی آنها که مانند ناودانی شده اند به ...
نیم اشکنی . [ اِ ک َ ] (اِ مرکب )حلوائی است . نیم شکری . (انجمن آرا) (برهان قاطع) (از جهانگیری ). نیم شکنی . نمشکری . (آنندراج ) : هر که فاسق باشد...
نیم انداز. [ اَ ] (ص مرکب ) در شاهد زیر ظاهراً به معنی نیمه تمام و اندک و مختصر آمده است : یکی صید رهائی دشمنم آتش عنانی کوکه در قید کمند آ...
نیم آستین . (اِ مرکب ) جامه ای است معروف آستین کوتاه . (آنندراج ). نوعی از قبا که آستین های آن تا آرنج می باشد و از پارچه های زری می سازندو ...