مشیت
نویسه گردانی:
MŠYT
مشیت . ۞ [ م َ شی ی َ ] (ع اِمص ) مشیة. خواستن .مگر استعمال این لفظ مختص گشته به معنی خواهش و مرضی حق تعالی. خیابانی نوشته مشیت اراده ٔ الهی و پیش بعضی مشیت خاص است از اراده چنانکه از امام جعفر صادق علیه التحیات مروی است که از بعضی ارادت های الهی انبیا و اولیا را خبر میشود. به خلاف مشیت که از آن، انبیا و اولیا را اطلاع نباشد. (غیاث ). اراده . خواستن .خواست . (یادداشت مولف). اراده . خواست خداوند عالم .(ناظم الاطباء) : اندازه می گیرد اشیا را به دانایی و تدبیر اختلاف آن می کند به خواست خود و میراند آن را به مشیت خود. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 309). نه بی ارادت او بر زمین ببارد ابر نه بی مشیت او بر هوا بجنبد باد. مسعود سعد. بحر مشیت بود کفک زمان از لبش گرد جهان میکشد منت او زیر بار. خاقانی . اسباب معیشت او بر حسب مشیت و ارادت او ترتیب داد. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ). حکیم گفت بموجب آنکه انجام کار معلوم نیست و رای همگنان در مشیت است که صواب آمد یا خطا. (گلستان ). و رجوع به مشیئة شود.
واژه های همانند
۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۷ ثانیه
مشیت . ۞ [ م َ شی ی َ ] (ع اِمص ) مشیة. خواستن .مگر استعمال این لفظ مختص گشته بمعنی خواهش و مرضی حق تعالی ، در خیابان نوشته که مشیت ارا...
"مشیت" از مادهی "شیء" مصدر "شاء، یشاء" است که در لغت از آن به اراده تعبیر شده؛ و در اصطلاح به معنی تمایل یافتن به سوی...
"مشیت" از مادهی "شیء" مصدر "شاء، یشاء" است که در لغت از آن به اراده تعبیر شده؛ و در اصطلاح به معنی تمایل یافتن به سوی چیزی تا حدّی که به طلب آن چیز...
مشیط. [ م َ ] (ع ص ) ممشوط، یقال : شعر مشیط؛ ای ممشوط. و لمة مشیط؛ ای ممشوطة. (اقرب الموارد) (محیطالمحیط). و رجوع به مشیطة و ممشوط شود.