اجازه ویرایش برای همه اعضا

بوره

نویسه گردانی: BWRH
بوره یا بوراکس یکی از مواد معدنی و از نمک‌های اسید بوریک است. بوره معمولاً به شکل پودر سفیدی متشکل از بلورهای نرم بی‌رنگ است که به آسانی در آب حل می‌شوند. بوره کاربردهای زیادی دارد و از اجزاء استفاده شده در شوینده‌ها، مواد آرایشی و لعاب شیشه‌ها است. در زیست‌شیمی از آن به عنوان محلول‌های حائل، ماده ضد آتش، حشره‌کش و قارچ‌کش در فایبرگلاس بهره‌گیری می‌شود. نام این کانی در زبان‌های اروپایی بوراکس است که وام‌واژه‌ای است از فارسی در آن زبان‌ها. شکل پارسی میانه این واژه بورَک است.[۲] بوره که نمک ایرانی (هم اکنون افغانی ها بوره را به عنوان شکر می نامند) نیز نامیده می‌شد در ایران و خاورمیانه قدیم بیشتر توسط زرگران به‌کار می‌رفت. بوره را نمک تلخ مزه‌ای توصیف می‌کردند که از آب دریاچه‌های آسیا و چین و تبت و هندوستان گرفته می‌شد. بوره ارمنی، بوره سفید و بوره سلمانی از انواع آن بود.[۳] در مجموعه نسخه‌های دانشمند مسلمان ابویوسف کِنْدی، بوره یکی از اجزای گردهای مختلف دندان‌شویی است. در آن زمان برای درمان یکی از بیماری‌های چشم آن را بر چشم می‌پاشیدند.[۴] پیشینیان می‌پنداشتند که اگر قدری از بوره را با صدف بسایند و در بینی زن بدمند، اگر آن زن عطسه کند، دوشیزه است و اگر نکند دوشیزه نیست.[۵] از بوراکس برای تولید اسلایم نیز استفاده میشود تنکار بوره مصنوعی نخستین بار توسط ایرانیان ساخته شد و تِنکار نام داشت. این واژه هنوز در زبان‌های اروپایی به صورت tincal استفاده می‌شود.[۴] تنکار دارویی بود که طلا و نقره و مس و برنج و امثال آن را بدان پیوند می‌دادند. برای ساخت تنکار یک جزو نمک و یک جزو قلیا و سه جزو بوره در دیگ می‌ریختند و شیر گاومیش، آن مقدار که اجزاء را بپوشاند، در دیگ می‌افزودند و می‌جوشاندند تا سخت شود.[۶]
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۰ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۹ ثانیه
بوره . [ رَ / رِ ] (اِ) چیزی است مانند نمک و آنرا زرگران بکار برند. (برهان ) (آنندراج ) (انجمن آرا). نمک تلخ مزه بهندی ، سهاگا گویند. (غیاث ). ...
بَوْرَه (بَوْرَق یا بورَق ) ، کربناتِ مرکّب سدیم ، که ترکیبی از نمکهای مختلف ، عمدتاً کربنات سُدیم (سودا)، است . این واژه که در عربی بورق شده است ، بر...
بوره یکی از مواد معدنی و از نمک‌های اسید بوریک است. بوره معمولاً به شکل پودر سفیدی متشکل از بلورهای نرم بی‌رنگ است که به آسانی در آب حل می‌شوند. بو...
بیا ؛ فعل امر از گویش لکی است . در دوبیتی های باباطاهر به کار گرفته شده است : دو زلفونت حمایل کن بوره پیش.
ده بوره . [ دِه ْ رِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان پایین شهرستان نهاوند. واقع در 4هزارگزی باختر نهاوند کنار رودخانه ٔ گاماسیاب . سکنه ٔ آن 300 تن ...
بادام بوره . [ رَ / رِ ] (اِ مرکب ) قسمی شیرینی .
نوعی نمک که از دریاچه به دست می آید. همچنین نک: نطرون
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
شِکَر (در فارسی افغانستان: شَکَر یا بوره ) ماده‌ای است خوراکی با فرمول شیمیایی C12-H22-O11 و به صورت عام به تمامی مواد شیرین گفته می‌شود. شکر شامل گلو...
بؤرة. [ ب ُءْ رَ ] (ع اِ) (از «ب ٔر») ۞ مغاکچه . || آتشدان . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). آتشدان و این کلمه ...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.