لوو
نویسه گردانی:
LWW
لُوو در گویش رودباری به معنای دهان است
واژه های همانند
۱۳۹ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۶ ثانیه
هشت لو. [ هََ ] (اِ مرکب ) ورق بازی که دارای هشت خال باشد. (یادداشت به خط مؤلف ).
هفت لو. [ هََ ] (اِ مرکب ) ورق بازی که دارای هفت خال باشد. (یادداشت مؤلف ). در هر دست ورق چهار هفت لو وجود دارد.
ملحم لو. [ م َ ح َ ] (اِخ ) دهی از دهستان آجرلوست که در بخش مرکزی شهرستان مراغه واقع است و 128 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج...
موسی لو. [سا ] (اِخ ) دهی است از دهستان خانمرود بخش هریس شهرستان اهر واقع در 21 هزارگزی کنار شوسه ٔ تبریز به اهر با 561 تن سکنه . آب آن از ...
هتکه لو. [ هََ ک ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان شیرگاه بخش سوادکوه شهرستان شاهی . واقع در 9 هزارگزی شمال شیرگاه و 3 هزارگزی باختر راه شوسه ...
یونجه لو. [یُن ْ ج َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان قوری چای بخش قره آغاج شهرستان مراغه ، واقع در 36هزارگزی شمال باختر قره آغاج ، با 290 تن سکنه...
گوترس لو. [ ت ِ ل ُ ] (اِخ ) ۞ شهری از آلمان که در ایالت رن سپتانتریونال وستفالی ۞ واقع شده و دارای 50000 تن جمعیت است . نساجی و فلزکاری...
قندق لو. [ ق َ دِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان آواجیق بخش حومه ٔ شهرستان ماکو، واقعدر 22هزارگزی شمال باختری ماکو و 3 هزارگزی جنوب راه ارابه ر...
شخته لو. [ ش َ ت ِ] (اِخ ) دهی از دهستان قوریچای بخش قره آغاج شهرستان مراغه . دارای 80 تن سکنه . آب آن از چشمه و محصول آن غلات و بزرک است...
کهنه لو. [ ک ُ ن َ ] (اِخ ) دهی از دهستان اوزومدل است که در بخش ورزقان شهرستان اهر واقع است و 204 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران...