آوردن
نویسه گردانی:
ʼAWRDN
این واژه در سنسکریت آوردن آورت Avart و فعل سببی از آورت Avret ( بازگشتن ) است و به معنی برگرداندن می باشد و چنین صرف می شود: آورتیامی AvartayAmi بر می گردانم، آورتیسی Avartayasi بر می گردانی، آورتیتی Avartayati بر می گرداند. همچنین این واژه در اوستایی آبر Abar، در سغدی آبر Abar و آورت Avart و در پهلوی آورتن Avartan بوده است.*** فانکو آدینات 09163657861
واژه های همانند
۲۵۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۸ ثانیه
در شرح این عبارت دشواری هست: چونک گاو آرَد، گِرِه مُحکم کُنید (مثنوی مولانا، دفتر دوم) زمانی بر اساس داستانی که نقل کرده این معنی را ارائه می دهد: «سب...
همان "مهرآوری" می باشد ... کوشش به ایجاد مهر و نزدیکی میان دو یا چند نفر... گویند که از نشانه های فر و خجستگی در اقوامی ست که با یکرنگی و بد...
به ضم لام. هجوم آوردن در گویش کازرونی. (ع.ش)
پِ چ چِ. پچه آوردن کسی را. او را به ستوه آوردن در گویش کازرونی(ع.ش)
نه آوردن . [ ن َ وَ دَ ] (مص مرکب ) در انجام کاری تردید کردن . کسی را از کردن کاری بازداشتن .
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
زبر آوردن . [ زَ ب َ وَدَ ] (مص مرکب ) بالا آوردن . بزرگ ساختن : با تو به بیشی صبر در نتوان بست زانکه به یک روزه غم شکم زبر آرد.انوری (دی...
زور آوردن . [ وَ دَ ] (مص مرکب ) زور دادن . فشار دادن . (فرهنگ فارسی معین ). نیرو کردن . (یادداشت بخط مرحوم دهخدا) : و آب چنان زور آورد که آن...