اجازه ویرایش برای همه اعضا

غیرت

نویسه گردانی: ḠYRT
احساسی گاهی ستودنی (در میهن دوستی) و گاهی نابخردانه (ناموس پرستی، تعصب دینی و...) و انگیزاننده و برخاسته از محیط زندگی (خانواده و جامعه) که فرد را وادار می کند تا با از خود گذشتگی در پشتیبانی همه جانبه از یک چیز، یک کس و یا یک باور و بالا بردن آنها و نپذیرفتن دیگری در کنار آنچه یا آن که دوستش دارد تا پای جان پیش برود و از هیچ هزینه ای در این راه دریغ نکند و به پذیرش یا سرزنش مردم نیز اهمیتی ندهد و پیامدهای کار خود را از ته دل بپذیرد) *** همتای پارسی این واژه ی عربی، اینهاست: اسپر ásper (اوستایی: ásperezata)، پیاوت pyâvat (کردی: pyâvati).**** فانکو آدینات 09163657861
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۷ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۴ ثانیه
غیرت . [ غ َ رَ ] (ع اِمص ) رشک . (فرهنگ اسدی ). حسد. رشک بردن ، با لفظ عربی استعمال میشود، و مردانه و سرشار از صفات آن است . (از آنندراج ). ر...
این واژه تازى (اربى) است و برابر آن در پارسى مى شود : ستیهش Setihesh (پهلوى: ستیهیشْنْ : غیرت ، تعصب ، مردانگى ، گردنکشى) ، سِتیهندگى Setihandegi (پهل...
بی غیرت . [ غ َ / غ ِ رَ ] (ص مرکب ) (از: بی + غیرت ) (در تداول عوام ) بی حمیت . (آنندراج ). بی ناموس . بی شرف . نامرد و آنکه دارای غیرت و عصبیت...
غیرت خان . [ غ َ رَ ] (اِخ )از بزرگان و ادیبان هندوستان . او راست : جهانگیرنامه . شاید همان خواجه عبداللطیف غیرت (کشمیری ) باشد. رجوع به غیرت ...
غیرت ناک . [ غ َ / غ ِ رَ ] (ص مرکب ) آنکه غیرت دارد: رجل شنذیرة؛ مرد غیرت ناک . (منتهی الارب ). رجوع به غیرت شود.
خوش غیرت . [ خوَش ْ / خُش ْ غ َ / غ ِ رَ ] (ص مرکب ) در تداول لوطیان گاهی علامت اعجاب و گاهی دشنامی است بجای بی غیرت . (یادداشت مؤلف ).
غیرت افزا. [ غ َ / غ ِ رَ اَ ] (نف مرکب ) افزاینده ٔ رشک و حسد. (ناظم الاطباء). آنکه یا آنچه غیرت و رشک افزاید. رشک افزا. رجوع به غیرت و غَی...
غیرت بردن . [ غ َ / غ ِ رَ ب ُ دَ ] (مص مرکب ) رشک بردن . حسد ورزیدن : گر باخبرستی ز پی روی تو هر شب غیرت برمی بر فلک خیره نگر بر. سنائی .بر...
غیرت کشیدن . [ غ َ / غ ِ رَ ک َ / ک ِ دَ ] (مص مرکب ) تعصب و اندیشه ٔ کسی را داشتن : میکشد غیرت هفتاد و دو ملت صائب هرکه چون اهل خرابات ز خ...
غیرت خوردن . [ غ َ رَ خوَرْ / خُرْ دَ ] (مص مرکب ) رشک بردن و رقابت کردن . غیرت داشتن . (ناظم الاطباء). غیرت بردن . غیرت آوردن . رجوع به غی...
« قبلی صفحه ۱ از ۲ ۲ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.