اجازه ویرایش برای همه اعضا

بید

نویسه گردانی: BYD
بید (نام علمی: Salix) سرده‌ای از درختان و درختچه‌های برگریز با حدود ۴۰۰ گونه است که در اصل در خاک‌های مرطوب در آب‌وهوای سرد و مناطق معتدل در نیم‌کرهٔ شمالی یافت می‌شود. ویژگی‌ها معمولاً شیرهٔ پوست بید حاوی مقادیر بالای اسید سالیسیلیک است. بید دارای پوست نرم، غالباً خم‌شونده، چوب سخت، شاخه‌های باریک و ریشه‌های بزرگ، فیبروسیت و غالباً ساقه‌دار است. ریشه بید را به سختی، اندازه و دوام آن می‌شناسند. ریشه‌ها از قسمت‌های بیرون از خاک درخت نیز می‌رویند. برگ‌ها معمولاً کشیده هستند و ممکن است انتهای آنها بیضوی نیز باشد و در برخی موارد لبه‌های دندانه‌دار دارند. بیشتر گونه‌های بید برگریز هستند. برخی گونه‌ها نیمه‌همیشه‌سبز هستند. گونه‌های با برگ‌های چرم‌مانند در بیدها کم دیده می‌شود. گونه‌ها برخی از گونه‌های مهم آن چنین‌اند: بید مجنون (نام علمی: Salix babylonica): گونه‌ای که در اصل متعلق به نواحی خشک شمالی کشور چین بوده اما از طریق جاده ابریشم به دیگر نقاط جهان راه یافته‌است. بید سفید (نام علمی: Salix alba): گونه‌ای از بید که در شمال آفریقا، اروپا، آناتولی، عراق، ایران، افغانستان، قفقاز، تالش و سیبری می‌روید. زردبید (نام علمی: Salix acmophylla): گونه‌ای از بید که در ایران، افغانستان، پاکستان، ترکمنستان، عراق، سوریه، فلسطین، سینا، شمال هندوستان و جنوب‌شرق ترکیه می‌روید. بیدمشک (نام علمی: Salix aegyptiaca): گونه‌ای که در ایران نیز می‌روید و از آن عرق بیدمشک می‌گیرند. بید قطبی (نام علمی: Salix arctica): گونهٔ خزندهٔ بسیار کوچکی از بید است که خود را برای زنده ماندن در ناحیهٔ قطبی وفق داده‌است. سپیدار: درختی بلند که در ایران می‌روید. منابع در ویکی‌انبار پرونده‌هایی دربارهٔ بید (سرده) موجود است. اطلاعات مرتبط در ویکی‌گونه: Salix مشارکت‌کنندگان ویکی‌پدیا. «willow». در دانشنامهٔ ویکی‌پدیای انگلیسی، بازبینی‌شده در ۲۱ اردیبهشت ۱۳۹۳. آیکون خرد این یک مقالهٔ خرد مرتبط با گیاه‌شناسی است. می‌توانید با گسترش آن به ویکی‌پدیا کمک کنید. رده‌ها: آرایه (زیست‌شناسی) نام‌گذاری‌شده توسط کارل لینه بیدبیدیان درختان در ایران فراورده‌های جنگلی غیرچوبی گیاهان دارویی این صفحه آخرین‌بار در ‏۳۰ ژانویهٔ ۲۰۲۴ ساعت ‏۲۰:۴۶ ویرایش شده است.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۹۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۷ ثانیه
بید. (اِخ ) ملقب به ونرابیلیس ۞ (بمعنی معزز، محترم ). متولد 673 و متوفای 735م . مورخ انگلیسی و عالم الهیات از راهبان بندیکتی و احتمالاً د...
بید بیدخشتی . [ دِ بیدْ خ ِ ] (اِ مرکب ) صفصاف مشقق . فوکا. فیک ۞ . این بید را من در طهران دیده ام در بهار در بعضی شاخهای کریه و پربرگ و پی...
شش بید. [ ش ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان ولدبیگی بخش ثلاث شهرستان کرمانشاهان . محصول آنجا غلات و لبنیات و حبوب وتوتون و سکنه ٔ آن 500 تن و آب...
کج بید. [ ک َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان زاوه بخش حومه ٔ شهرستان تربت حیدریه . دارای 64 تن سکنه است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
له بید. [ ل َ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان دهدز شهرستان اهواز واقع در 12000گزی شمال خاوری دهدز. دارای 45 تن سکنه است . (از فرهنگ جغرافی...
لای بید. (اِخ ) دهی ازدهستان مرکزی است . بخش میمه شهرستان کاشان . واقع در48 هزارگزی باختر میمه و 36 هزارگزی باختر راه شوسه ٔ اصفهان به قم ...
مشک بید. [ م ُ / م ِ ] (اِ مرکب ) بیدمشک . (برهان ) (ناظم الاطباء). نوعی از هفده انواع بید که گل آن خوشبوی باشدآنچه بعضی شاعران مشک بید بم...
مله بید. [ م ِ ل ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان بیلوار است که در بخش مرکزی شهرستان کرمانشاهان واقع است و 110 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ...
یکه بید. [ ی ِک ْ ک َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان پایین ولایت بخش فریمان شهرستان مشهد با 198 تن سکنه . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
خرمبید، شهرستانی کوهستانی در شمال استان فارس با آب و هوایی سرد و خشک با مرکزیت صفاشهر. دارای سه شهر با نام های دهبید، خرمی و قادرآباد.
« قبلی ۱ صفحه ۲ از ۱۰ ۳ ۴ ۵ ۶ ۷ ۸ ۹ ۱۰ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.