اجازه ویرایش برای همه اعضا

قطب

نویسه گردانی: QṬB
همتای پارسی این واژه ی عربی، اینهاست: گایر gāyr (اوستایی: گئیری gairi) بریشن bariŝn (اوستایی: bareŝna) ***فانکو آدینات 09163657861
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۹۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۳ ثانیه
قاضی قطب الدین . [ ق ُ بُدْ دی ] (اِخ ) موصلی . رجوع به قاضی موصلی قطب الدین شود.
قطب الدین عتیقی . [ ق ُ بُدْ دی ن ِ ع َ ] (اِخ ) تبریزی . پدر جلال الدین عتیقی است . اشعاری دارد، او راست :من از این بار که رخ سوی سفر می آر...
قطب الدین قیماز. [ ق ُ بُدْ دی ] (اِخ ) امیرالامرای المستضی ٔباﷲ بیست ویکمین خلیفه ٔ عباسی بود. مدت درازی امارت داشت . مردی دیندار و دوستدار ...
قطب الدین کیدری . [ ق ُ بُدْ دی ک َ دَ ] (اِخ ) محمدبن حسین بن حسن بیهقی نیشابوری . از دانشمندان قرن ششم هجری است که در اکثر علوم متداول ...
قطب الدین لاهیجی . [ ق ُ بُدْ دی ن ِ ] (اِخ ) محمدبن علی بن عبدالوهاب شریف دیلمی اشکوری . از علمای امامیه ٔقرن یازدهم هجری و از شاگردان می...
قطب الدین راوندی . [ ق ُ بُدْ دی ن ِ وَ ] (اِخ ) سعیدبن هبةاﷲبن حسن ، مکنی به ابومحسن یا ابوالحسین . از علماء و محدثان و مفسران بزرگ شیعه ا...
قطب الدین سنغمان . [ ق ُ بُدْ دی ؟ ] (اِخ ) وی به سال 581 هَ . ق . پس از مرگ پدرش نورالدین محمد، پادشاه حصن کیفا شد. رجوع به تاریخ گزیده ...
قطب الدین شیرازی . [ ق ُ بُدْ دی ن ِ ] (اِخ ) محمد حسینی ذهبی ، معروف به قطب الاقطاب . از بزرگان عرفا و مشایخ سلسله ٔ ذهبیه است . او راست : 1-...
قطب الدین شیرازی . [ ق ُ بُدْ دی ن ِ ] (اِخ ) محمودبن مسعودبن مصلح فارسی کازرونی اشعری شافعی ، مکنی به ابوالثناء. از اکابر علمای قرن هشتم ...
آی بیک قطب الدین . [ ب َ ق ُ بُدْ دی ] (اِخ ) مؤسس سلسله ٔ ممالیک یا سلاطین مملوک دهلی (602-607 هَ .ق .).
« قبلی ۱ ۲ ۳ ۴ ۵ ۶ ۷ صفحه ۸ از ۱۰ ۹ ۱۰ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.