مشهور
نویسه گردانی:
MŠHWR
همتای پارسی این واژه ی عربی، اینهاست: نامیک nāmik (پهلوی) نامچیک nāmcik (سغدی)، نامی nāmi، نامگین nāmgin (پارتی: nāmgen)، نامدار nāmdār، سرشناس sarŝenās، پرآوازه porãvāze (دری)، روشناس ruŝenās، خنیده xanide (دری)***فانکو آدینات 09163657861
واژه های همانند
۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
مشهور. [ م َ ] (ع ص ) معروف . ج ، مشاهیر. (مهذب الاسماء). شناخته . (دهار). شهیر. (منتهی الارب ). معروف . جای مذکورو بزرگ و نام آور. ج ، مشاهیر. (ن...
خبر مشهور. [ خ َ ب َ رِ م َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) خبری است که بحد تواتر نرسد و در کفر منکرش اختلاف است ۞ و اصح کفر او است .
غلط مشهور. [ غ َ ل َ طِ م َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) غلط عام . غلط مصطلح . رجوع به غلط عام شود.
حدیث مشهور. [ ح َ ث ِ م َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) یکی از سیزده قسم حدیث های صحیح و حسن . (کشاف اصطلاحات الفنون از خلاصة الخلاصة).