داخلی
نویسه گردانی:
DʼḴLY
داخل واژه ای عربی است که پسوند پارسی ی به آن افزوده شده است؛ همتای پارسی اینهاست: تویی، میانی، درونی (دری) آنتره āntara (سنسکریت) نندری nendari (پهلوی) چندری candari (سغدی) چیساری cisāri (سغدی: citsār + ی)***فانکو آدینات 09163657861
واژه های همانند
۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۳ ثانیه
داخلی . [ خ ِ ] (ص نسبی ) منسوب به داخل ، درونی . مقابل خارجی و بیرونی . اندرونی . باطنی .- استعمال داخلی ؛ خوردن و آشامیدن و حقنه (در دوا)...
«جنگ داخلی»؛ فیلمی که درباره شکاف سیاسی در آمریکا هشدار میدهد صحنه ای از فیلم جنگ داخلیمنبع تصویر،A24 اطلاعات مقاله نویسنده,کارین جیمز شغل,منتقد ۹ ار...
مدیر داخلی . [ م ُخ ِ / م ُ رِ خ ِ ] (اِ مرکب ) کسی که تصدی امور دفتری و اداری و یا مالی مؤسسه ای مطبوعاتی ، روزنامه ، مجله ، ماهنامه را به ...
هنر سازماندهی ساختاری در داخل یک بنا
طبقه ٔ مولد داخلی . [ طَ ب َ ق َ / ق ِ ی ِ م ُ وَل ْ ل ِدِ خ ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) میان دسته های چوبی وآبکشی آغازی بافت پارانشیم و سلوله...