اجازه ویرایش برای همه اعضا

تربت

نویسه گردانی: TRBT
همتای پارسی این واژه ی عربی، این است: اسکس eskas (سغدی: eskasi) حافظ: بر سر اسکس من با می و مطرب بنشین تا به بویت ز لحد رقص کنان برخیزم ***فانکو آدینات 091693657861
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۳ ثانیه
تربت . [ ت ُ ب َ ] (ع اِ) خاک . (شرفنامه ٔ منیری ) (غیاث اللغات ) (آنندراج ). مطلق خاک . (فرهنگ نظام ). تربة:بر آن تربت که بارد خشم ایزدبلا رو...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
تربت جام . [ ت ُ ب َ ت ِ ] (اِخ ) نام یکی از بخشهای هفت گانه ٔ شهرستان مشهد است . از طرف خاور محدود است برودخانه ٔ هریرود که مرز ایران و افغان...
تربت جام . [ ت ُ ب َ ت ِ ] (اِخ ) شهر کوچک و مرکز بخش تربت جام شهرستان مشهد است که در 144هزارگزی مشهد و 66هزارگزی مرز ایران و افغانستان و بر...
تربت خانه . [ ت ُ ب َ ن َ / ن ِ ] (اِ مرکب ) مقبره . (آنندراج ). تربت . گور : ایاز از شبنم مژگان وضو کردبه تربت خانه ٔ محمود رو کرد.حکیم زلالی (ا...
لوح تربت . [ ل َ / لُو ح ِ ت ُ ب َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) تخته سنگ که آیات و ابیات و مانند آن بر آن کنده یا نوشته بر قبر نهند و گاهی هم...
چراغ تربت . [ چ َ / چ ِ غ ِ ت ُ ب َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ). چراغ مزار. چراغی باشد که بر بالین تربت افروزند. (آنندراج ). چراغی که بر گور ک...
تربت حيدریه . [ ت ُ ب َ ت ِ ح ِ دَ ری ی ِ ] (اِخ ) شهرستان تربت حیدریه یکی از شهرستانهای استان نهم کشور است که از طرف خاور به خط مرزی ایرا...
تربت حیدریه . [ ت ُ ب َ ت ِ ح ِ دَ ری ی ِ ] (اِخ ) شهر تربت حیدریه در 185هزارگزی مرکز استان مشهد و 900هزارگزی زاهدان بر سر راه شوسه ٔ تجارتی ج...
« قبلی صفحه ۱ از ۲ ۲ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.