حصار
نویسه گردانی:
ḤṢAR
همتای پارسی این واژه ی عربی، اینهاست: چاز cāz، نزا nazā، برهون barhun، خاربست xārbast، خباک xebāk، خبال xebāl، خپاک xapāk، درواس darvās، دریواس darivās، دژ، کلات، نرده، پرچین parcin (دری) گاش (سیستانی) تجیر tajir (لکی) کسام kasām (سغدی: کثام kaşām) پرابست parābast، خاربند، خارچین (خراسانی)***فانکو آدینات 09163657861
واژه های همانند
۱۳۷ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۷ ثانیه
حصار امیر. [ ح ِ اَ ] (اِخ )دهی است از دهستان بهنام پازکی بخش ورامین شهرستان تهران . واقع 24هزارگزی شمال ورامین ، سر راه شوسه ٔ تهران به ...
جبال حصار. [ ج ِ ل ِ ح ِ ] (اِخ ) سلسله ای از کوهستان شرقی بخاراست که دنباله ٔ کوههای پامیر میباشد. این کوهها در میان جلگه ٔ بخارا و جلگه ٔ سم...
چال حصار. [ ح ِ ] (اِخ ) نام محله ای در شهر تهران . نام یکی از محلات تهران . مؤلف مرآت البلدان نویسد: «نام کوچه ای است در محله سنگلج تهر...
چال حصار. [ ح ِ ] (اِخ ) مؤلف مرآت البلدان نویسد: «در قدیم گودال بزرگی بوده است در محله ٔ سنگلج تهران به این اسم که همه ساله ایام عا...
اسکی حصار. [ اَ ح ِ ] (اِخ ) قصبه ٔ کوچکی است در سنجاق منتشاء از ولایت آیدین در 30 هزارگزی شمال غربی موغله و در ساحل یکی از انهار فرعی شط ...
حصار سفید. [ ح ِ رِ س َ / س ِ ] (اِخ ) بنام دیگر آن عباس آباد مراجعه شود. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).
حصار سفید. [ ح ِ / ح َ س َ /س ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان حومه ٔ بخش مرکزی شهرستان کرمانشاه . واقع در 8500گزی خاور کرمانشاه . و دوهزارگزی خاو...
حصار بالا. [ ح ِ ] (اِخ ) دهی است جزء دهستان ریگان بخش گرمسار شهرستان دماوند. واقع در هشت هزارگزی جنوب دماوند و یک هزارگزی جنوب راه شوسه ٔ ت...
حصار بالا. [ ح ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان بهنام عرب بخش ورامین شهرستان تهران . واقع در 14هزارگزی جنوب خاور ورامین سر راه نیمه شوسه ٔ جو...
حصار بالا. [ ح ِ ] (اِخ ) دهی است جزء دهستان بزینه رود بخش قیدارشهرستان زنجان . واقع در 45هزارگزی جنوب باختری قیدار، سر راه مالرو عمومی . ناح...