حصار
نویسه گردانی:
ḤṢAR
همتای پارسی این واژه ی عربی، اینهاست: چاز cāz، نزا nazā، برهون barhun، خاربست xārbast، خباک xebāk، خبال xebāl، خپاک xapāk، درواس darvās، دریواس darivās، دژ، کلات، نرده، پرچین parcin (دری) گاش (سیستانی) تجیر tajir (لکی) کسام kasām (سغدی: کثام kaşām) پرابست parābast، خاربند، خارچین (خراسانی)***فانکو آدینات 09163657861
واژه های همانند
۱۳۷ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۶ ثانیه
چهل حصار. [ چ ِ هَِ ح ِ ] (اِخ ) از قلعه های قدیم اسفراین و جای هفت زوج گاو ملک دارد. آبش از رودخانه ٔ آوردغان میباشد و یک رشته قنات هم د...
حصار شنه . [ ح ِ ؟ ] (اِخ ) دهی است از دهستان قنوات بخش حومه شهرستان قم . واقع در 25هزارگزی جنوب خاور قم و هشت هزارگزی شمال راه شوسه ٔ قم...
غزل حصار.[ غ ِ زِ ح ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان حومه ٔ بخش کرج شهرستان تهران ، که در 15هزارگزی باختر کرج و 7هزارگزی جنوب راه شوسه ٔ کرج ...
قزل حصار. [ ق ِ زِ ح ِ] (اِخ ) دهی جزء دهستان اشتهارد بخش کرج شهرستان تهران واقع در 50 هزارگزی باختر کرج ، کنار راه کرج به اشتهارد. موقع جغر...
قزل حصار. [ ق ِ زِ ح ِ ] (اِخ ) دهی ازدهستان درجزین بخش رزن شهرستان همدان واقع در 40 هزارگزی جنوب قصبه ٔ رزن و کنار رودخانه ٔ قره چای . موقع...
قزل حصار. [ ق ِ زِ ح ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان یوسف آباد پائین جام بخش تربت جام شهرستان مشهد در 18 هزارگزی جنوب خاوری تربت جام و سر راه شوسه...
قزل حصار. [ ق ِ زِ ح ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان رادکان بخش حومه ٔ شهرستان مشهد در 76 هزارگزی شمال باختری مشهد و 2 هزارگزی جنوب راه عمومی مشهد...
قزل حصار. [ ق ِ زِ ح ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان نوده چناران بخش حومه ٔ شهرستان بجنورد که در 42 هزارگزی جنوب خاوری بجنورد و 4 هزارگزی جنوب جاد...
قوچ حصار. [ ح َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان اکراد ساوجبلاغ بخش کرج شهرستان تهران ، سکنه ٔ آن 115 تن . آب آن از قنات . محصول آن غلات ، لبنیا...
نه حصار. [ ] (اِخ ) دهی است از دهستان ریگان بخش گرمسار شهرستان دماوند. در 3 هزارگزی مشرق گرمسار و 5 هزارگزی جنوب راه سمنان به تهران در...