حصار
نویسه گردانی:
ḤṢAR
همتای پارسی این واژه ی عربی، اینهاست: چاز cāz، نزا nazā، برهون barhun، خاربست xārbast، خباک xebāk، خبال xebāl، خپاک xapāk، درواس darvās، دریواس darivās، دژ، کلات، نرده، پرچین parcin (دری) گاش (سیستانی) تجیر tajir (لکی) کسام kasām (سغدی: کثام kaşām) پرابست parābast، خاربند، خارچین (خراسانی)***فانکو آدینات 09163657861
واژه های همانند
۱۳۷ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۴ ثانیه
حصار. [ ح ِ ] (اِخ ) محلی کنار راه همدان بکرمانشاه ، میان همدان و چشمه ٔ قصبان در389000گزی تهران .
حصار. [ ح ِ ] (اِخ ) دهی است ازدهستان حاجیلو بخش کبودرآهنگ شهرستان همدان واقع درشانزده هزارگزی باختر قصبه ٔ کبودرآهنگ ، هشت هزارگزی سردارآباد...
حصار. [ ح ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان کنگاور بخش کنگاور شهرستان کرمانشاه . واقع در هیجده هزارگزی شمال باختری کنگاور دامنه ٔ امراله . ناحیه ای...
حصار. [ ح ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان مرغا بخش ایذه ٔ شهرستان اهواز. واقع در 46هزارگزی جنوب باختری ایذه . ناحیه ای است کوهستانی . معتدل . دا...
حصار. [ ح ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان لیراوی بخش دیلم شهرستان بوشهر. واقع در 24هزارگزی جنوب دیلم ، کنار راه عمومی گناوه به دیلم در ساحل ...
حصار. [ ح ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان ابرج بخش اردکان شهرستان شیراز. واقع در 84هزارگزی خاور اردکان و 6هزارگزی راه فرعی پل خان به خازمن ...
حصار. [ ح ِ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان انگهران بخش کهنوج شهرستان جیرفت . واقع در 25هزارگزی جنوب کهنوج و پانزده هزارگزی خاور راه مالر...
حصار. [ ح ِ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان حومه ٔ بخش جاسک شهرستان بندرعباس . واقع در 47هزارگزی شمال خاوری جاسک و هفت هزارگزی شمال راه ...
حصار. [ ح ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان اسحاق آباد بخش قدمگاه شهرستان نیشابور. واقع در دوازده هزارگزی خاور قدمگاه و 5هزارگزی شمالی جاده شوسه...
حصار. [ ح ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان مازل بخش حومه ٔ شهرستان نیشابور. واقع در هفت هزارگزی شمال نیشابور. ناحیه ای است کوهستانی . معتدل . دا...