شرف
نویسه گردانی:
ŠRF
ŝaraf: اصل اخلاقی که فرد را به رفتارهایی می کشاند که با هنجارهای جامعه و جایگاه خود فرد همخوانی داشته باشد و باعث می شود که از احترام دیگران برخوردار شود و به هیچ روی درستکاری را زیر پا نگذارد و از این اصل اخلاق لذت ببرد. (https://www.cnrtl.fr/definition/HONNEUR) همتای پارسی این واژه ی عربی، اینهاست: آبرو، ارزش (دری) اژات ažāt (بلوچی) شرف ŝorof: همتای پارسی این واژه ی عربی، اینهاست: ارن oron (مانوی) آستانه (دری) فانکو آدینات 09163657861
واژه های همانند
۱۱۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۴ ثانیه
شرفالدین خراسانی ملقب به شرف (زادهٔ ۱۲ اسفند ۱۳۰۶ در همدان — درگذشتهٔ ۱۴ آبان ۱۳۸۳ در تهران) از برجستهترین استادان فلسفهٔ یونانی در ایران بود. مهمت...
شرف الدین اصفهانی . [ ش َ رَ فُدْ دی اِ ف َ ](اِخ ) یا شرف الدین شفروه ای . رجوع به شفروه ای شود.
عبداللهی شرف الدین . [ ع َ دُل ْ لا ی ِ ش َ رَ فِدْ دی ] (اِخ ) دهی است از دهستان رستم بخش فهلیان و ممسنی شهرستان کازرون . واقع در 9هزارگزی ...
شاه شرف الدین مظفر. [ ش َ رَ فُدْ دی م ُ ظَف ْ ف َ ] (اِخ ) پسرمهتر امیر مبازرالدین محمد از آل مظفر است . درسال 725 هَ . ق . بدنیا آمده و در عهد...