اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

ودا

نویسه گردانی: WDʼ
ودا. [ وِ ] (اِخ ) وداس . بر مجموعه ٔ کتب مقدس چهارگانه ٔ هندوان اطلاق میشود. اول را ریگ مینامند، دوم یاجور، سوم ساما، چهارم اتاروان . کتاب مقدس براهمه و آن چهار جزو است و کهن ترین اثر ادبی هند به زبان سانسکریت است . (یادداشت مؤلف ). ودا یا وداس بر مجموعه ٔ کتب مقدس چهارگانه ٔ هندوان اطلاق میشود. کتاب اول را ریگ مینامند و مجموعه ای است از ادعیه و سرودهای منظوم دینی . کتاب دوم موسوم است به یاجور و مرکب از ادعیه ٔ منثور است . کتاب سوم به نام ساما است ومشتمل بر ادعیه ای است که مخصوصاً باید سروده شود. کتاب چهارم معروف است به اتروا که حاوی عباداتی است که در استغفار از گناهان و لعن کافران و غیره به کار میرود. مجموعاً وداس را در زمان اورنگ زیب گورکانی ، به امر یکی از برادران وی به پارسی ترجمه کرده اند.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۷ مورد، زمان جستجو: ۰.۷۲ ثانیه
وداء. [ وَدْءْ ] (ع مص ) برابر کردن . || به بدی و زشتی فراگرفتن کسان . (منتهی الارب ) (آنندراج ). || برآوردن اسب نره را تا کمیز اندازد یا...
وداء. [ وَ دَءْ ] (ع اِمص )هلاکی . (منتهی الارب ). هلاک . || (مص ) سپری گردیدن اخبار بر کسان و منقطع شدن . (اقرب الموارد).
ریگ ودا. [ وِ ] (اِخ ) جزو اول از چهار جزو «ودا» کتاب مقدس برهمنان ، قدیمترین اثر ادبی هندی به زبان سنسکریت است . (یادداشت مؤلف ). وداس مجم...
اثروا ودا. (Atharva-veda) آخرین از چهار ودا، یا ودای چهارم ، از کتب مقدس هندوان. مجموعه ای است از اوراد و اذکاری در سحر و طلسم. هریک از این سروده...
ودع . [ وَ ] (ع اِ) قبر. (منتهی الارب ) (آنندراج ). گور. (ناظم الاطباء). رجوع به ودیع شود. || محوطه ای که گرداگرد گور باشد. (منتهی الارب ). ...
ودع . [ وَ دَ ] (ع اِ) یربوع . (اقرب الموارد). کلاکموش . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). و آن موش دشتی و صحرایی است . (منتهی الارب ). || صدف...
ودع . [ وَ دَ ] (اِخ ) (ذات الَ ...) رجوع به ذات الودع شود.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.