گفتگو درباره واژه گزارش تخلف احمد نویسه گردانی: ʼḤMD احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) از امراء مسلم ماوراءالنهر از جانب خطا:دارای جهان احمد کین سقف فلک رادارنده کف اوست باستون دو بازو. شمس الدین منصوربن محمود اوزجندی .رجوع به لباب الالباب ج 1 ص 196 و 342 شود. واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۳,۱۷۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۸۲ ثانیه واژه معنی احمد احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) کشفی . رجوع به احمدبن ابی بکربن محمد... شود. احمد احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) کلاباذی حافظ. متوفی بسال 398 هَ . ق . رجوع بروضات الجنات ص 66 س 20 شود. احمد احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) کلبی . کاتب مأمون خلیفه .یکی از خوشنویسان معروف در خط عربی . (ابن الندیم ). احمد احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) کمال پاشا (1267 - 1341 هَ . ق .). احمد کمال بن حسن بن احمد علامه ٔ اثری یکی از نوابغ مصر. مولد و منشاء و وفات او در قاهره ... احمد احمد. [ اَ م َ ] (اِخ )کمال الدین . او راست : الفوائد المظفریة فی حل عقائد تکملة الشاطبیة که نظم غایة الاختصار همدانی است و بسال 806 هَ . ق . ا... احمد احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) کمال الدین . رجوع به ابن القلیوبی کمال الدین ... شود. احمد احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) کمال الدین . رجوع به احمدبن عمربن احمد... شود. احمد احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) کمال الدین . رجوع به احمدبن عمر شیبانی ... شود. احمد احمد. [ اَ م َ ](اِخ ) کمال پاشازاده . رجوع به کمال پاشازاده شود. احمد احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) کواکبی (مولی ...). وی پدر مولی ابراهیم کواکبی است و ابراهیم نزد او مقدمات علوم را تلمذ کرد. رجوع بنامه ٔ دانشوران ج... تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی ۲۸۰ ۲۸۱ ۲۸۲ ۲۸۳ ۲۸۴ صفحه ۲۸۵ از ۳۱۸ ۲۸۶ ۲۸۷ ۲۸۸ ۲۸۹ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود