احیاء
نویسه گردانی:
ʼḤYAʼ
احیاء. [ اَح ْ ] (اِخ ) موضعی است نزدیک مصرمنسوب به بنی خزرج . (منتهی الارب ). قریه هائی است واقع در کنار نیل از جهت صعید که آنها را احیاء بنی خزرج گویند و آن شامل حی ّ کبیر و حی ّ صغیر است و بین آنها و فسطاط قریب ده فرسنگ مسافت است . (معجم البلدان ).
واژه های همانند
۱۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۵۰ ثانیه
احیاء. [ اَح ْ ] (ع ص ، اِ) ج ِ حَی ّ. زنده ها. زندگان : و لا تحسبن َّ الذین قُتلوا في سبیل اﷲ امواتاً بل اَحیاءٌ عند ربهم یُرزقون . (قرآن 169...
احیاء. [ اِح ْ ] (ع مص ) اِحیا. زنده گردانیدن . زنده کردن : و تواتر دخلها و احیاء اموات و ترفیه ایشان به عدل متعلق است . (کلیله و دمنه ).از...
احیاء. [ اَح ْ ] (اِخ ) آبی است که جنگ عبیدةبن حارث فرستاده ٔ پیغمبر صلی اﷲ علیه و آله بدانجا روی داد. و آن در فرودسوی ثنیةالمرة واقع است ...
همتای پارسی این واژه ی عربی، اینهاست: مژاب mažāb (سغدی: مژاو mažāv) انزوت anzut (سغدی)***فانکو آدینات 09163657861
شب زنده داری در شب های قدر،اعمال مذهبی خاصی را در شب های 19 و 21 و 23 ماه رمضان انجام دادن را شب احیاء میگویند
احیاء کردن . [ اِح ْ ک َ دَ ] (مص مرکب ) احیا کردن . زنده کردن : چگونه ساخت از گل مرغ عیسی چگونه کرد شخص عازر احیا. خاقانی .|| آباد کردن . عم...
کتاب احیاء علوم الدین مشهور به احیاء العلوم از آثار شناختهشدهٔ ابوحامد محمد غزالی است. این کتاب که مضمون دینی، اخلاقی و عرفانی دارد همواره مورد توجه ...
انرژی قابل احیاء. انرژی (کارمایه) قابل استفاده («کارمایۀ مفید») که از منابعی چون جریان های آب و باد و یا تابش خورشید بدست می آید، کارمایه قابل احیاء. ...
کارمایه قابل احیاء. انرژی (کارمایه) قابل استفاده («کارمایۀ مفید») که از منابعی چون جریان های آب و باد و یا تابش خورشید بدست می آید، انرژی قابل احیاء. ...
همتای پارسی این واژه ی عربی، اینهاست: مژاب mažāb (سغدی: مژاو mažāv) انزوت anzut (سغدی)***فانکو آدینات 09163657861