اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

از آن

نویسه گردانی: ʼZ ʼAN
از آن . [ اَ ] (حرف اضافه + صفت / ضمیر) مِنْه ُ. از او. از وی :
زن پیر رفت و می آورد و جام
از آن جام فرهاد شد شادکام .

فردوسی .


آن که برهم زن جمعیت ما شد یارب
تو پریشانتر از آن زلف پریشانش کن .

؟


و رجوع به آن شود. || از آن کس . || من جمله . من ذلک : و وی [ ماءالشعیر ] آن چیزی است که بیست وچهار گونه بیماری معروف را سود دارد، از آن ... ذات الجنب و حمی مطبقه . (نوروزنامه ). || (حرف ربط مرکب ) زیرا. بدان سبب :
دل منه بر زنان ازآنکه زنان
مرد را کوزه ٔ فقع سازند
تا بود پر دهند بوسه بر او
چون تهی گشت خوار بندازند.

علی شطرنجی .


|| (ص مرکب ) زان . بیان جنس کند، مثل از این . رجوع به ازین شود :
زان گرانمایه گهر کو هست از روی قیاس
پردلی باشد از این شیروشی پرجگری .

فرخی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۴۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۴ ثانیه
آذان الحمار گیاهی پایا، گلدار و پر شاخه است که بلندی آن به 30 تا 90 سانتی متر (1و2) و گاه یک متر (3) می رسد. ساقه ها راست،زاویه دار و پوشیده از تارهای...
« قبلی ۱ ۲ ۳ ۴ صفحه ۵ از ۵ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.