الی
نویسه گردانی:
ʼLY
الی . [ اِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان پایین ولایت بخش حومه ٔ شهرستان تربت حیدریه در 20 هزارگزی جنوب باختری تربت حیدریه سر راه شوسه ٔ عمومی مشهد به زاهدان . تپه و معتدل است . سکنه ٔ آن 422 تن شیعه ٔ فارسی زبانند. آب آن از قنات و محصول آنجا غلات و پنبه و شغل مردم زراعت و گله داری و کرباس بافی است . راه مالرو دارد. و از تجرود میتوان ماشین برد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
واژه های همانند
۵,۷۸۳ مورد، زمان جستجو: ۱.۶۷ ثانیه
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن مأمون . مکنّی به ابوالحسن و ملقّب به معتضد بود و او را «سعید» نیز می گفتند. وی قائم مقام برادر خود ابومحمد رشیدبن م...
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن مأمون بن محمد. وی از ملوک سلسله ٔ دوم خوارزمشاهان بود و پس از اینکه پدرش مأمون بن محمد بر دست غلامان خویش در ضی...
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن مبارک ، مشهور به ابن زاهدة و مکنّی به ابوالحسن . متوفی بسال 594 هَ . ق . او راست : خریدةالامثال . (از معجم المؤلفین ...
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن مبارک بن حسن بن احمدبن ابراهیم واسطی رفاعی ، ملقّب به تقی الدین و مکنّی به ابوالحسن . رجوع به علی واسطی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن مبارک احمر. رجوع به علی احمر (ابن مبارک ...) شود.
علی . [ ع َ] (اِخ ) ابن مبارک عجابی . رجوع به علی عجابی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن مبارک لحیانی ، مکنّی به ابوالحسن . رجوع به لحیانی و علی لحیانی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن مجاهدبن مسلم بن رفیع کابلی رازی کندی . مکنّی به ابومجاهد. متوفی در حدود سال 180 هَ . ق . او راست : 1 - اخبار بنی امی...
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن مجاهدبن یوسف عامری ، ملقّب به اقبال الدوله . وی دومین و آخرین تن از امرای دانیه است که از سال 436 تا 468 هَ . ق...
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن محسن بن علی بن محمدبن ابی فهم تنوخی ، مکنّی به ابوالقاسم . متولد در نیمه ٔ شعبان سال 355 هَ . ق . و متوفی در بغداد ...