ام
نویسه گردانی:
ʼM
ام . [ اَم م ] (ع مص ) آهنگ کردن . (تاج المصادر بیهقی ) (مصادر زوزنی ). قصد کردن . (ترجمان علامه ، تهذیب عادل ) (منتهی الارب ). || زدن ام الرأس . (منتهی الارب ). سر شکستن چنانکه به مغز رسد. (تاج المصادر بیهقی ). بر میان سر زدن . (مصادر زوزنی ). سر شکستن چنانکه نزدیک به دماغ رسد. || امامت کردن . (آنندراج ). امام بودن در همان حین که امام دیگری هست . همقطار و همکار بودن در امامت . (دزی ج 1). || (اِ) گروه از هر صنف مردم و از هر جنس حیوانات . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). به این معنی در فرهنگهای معتبر عربی دیده نشد.
واژه های همانند
۷۳۷ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۸ ثانیه
عام الخصب . [ مُل ْ خ ِ] (اِخ ) سالی که ابوجعفر منصور عبداﷲبن علی به حج شد و از بسیاری احسان و انعام که با حجازیان کرد آن سال را عام الخ...
عام الفیل . [ مُل ْ ](اِخ ) سال 570 م . است و بدین سال رسول (ص ) تولد یافت و از آن رو آن را عام الفیل خوانند که ابرهه با لشکریان خود که ...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
نایب عام . [ ی ِ ب ِ عام م / ی ِ ب ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) به اعتقاد شیعه ٔ امامیه ، فقها و مجتهدین نایب عام امام زمانند در ابلاغ احکام ...
خاص و عام . [ خاص ْ ص ُ عام م ] (ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) همه . همه ٔ افراد. بزرگ و کوچک . مقرب و غیر مقرب . محرم و غیر محرم . افراد عادی و غیر عا...
ام الرذائل . [ اُم ْمُرْ رَ ءِ ] (ع اِ مرکب ) نادانی . (ناظم الاطباء).
ام القصائد. [ اُم ْ مُل ْ ق َ ءِ ] (ع اِ مرکب ) به بهترین قصیده های دیوان یک شاعر میگویند. (یادداشت مؤلف ).
ام الفضائل . [ اُم ْ مُل ْ ف َ ءِ ] (ع اِمرکب ) علوم . (ناظم الاطباء). علم و فن . (آنندراج ).
ام التنائف . [ اُم ْ مُت ْ ت َ ءِ ] (ع اِ مرکب ) بیابان دوردست . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). المفازة البعیدة. (ذیل اقرب الموارد).
ام الخبائث . [ اُم ْ مُل ْ خ َ ءِ ] (ع اِ مرکب ) می . (منتهی الارب ) (از تاج العروس ). می وشراب . (ناظم الاطباء). شراب . (آنندراج ) : لیک با ام ...