ایمان . (ضمیر) در برخی لهجه ها این صورت در کلمات مختوم به «الف » و «واو» و «یاء» بجای ضمیر «ایم » بکار رود و درکلمات غیرمختوم به «الف » یا «یاء» و «واو» بصورت «یمان » استعمال شود که بجای «یم » ضمیر فاعلی اول شخص باشد و بصورت مفرد امر و مفرد ماضی غایب به آخر کلمات ملحق میشود: گفتیمان . رفتیمان . رویمان
: و گر مستان مستیم از توایمان
و گر بی پا و دستیم از توایمان
و گر هندو وگر گبر و مسلمان
بهر ملت که هستیم از توایمان .
باباطاهر.
ما کار زمانه نیک دیدستیمان
از کار زمانه زان بریدستیمان .
؟
(از یادداشت بخط مؤلف ).