باب
نویسه گردانی:
BAB
باب . (اِخ ) فرقه ٔ سبعیه از باب ، علی بن ابیطالب علیه السلام را خواهند و از ابواب گروه دعوت کنندگان سوی کیش خود را مقصوددارند. || هر یک از وکلای امام دوازدهم درغیبت . و آن درجه ای میان حجت جزایر و امام بوده است و شاید همان «حجت اعظم » باشد که طریقه ٔ صباحیه (پیروان حسن صباح ) بعنوان رئیس مجلس دعوت در مصر «داعی الدعاة» نامیده میشد که ظاهراً «باب » امام زمان و دربان دعوت او منظور است و از کتب ایشان درست واضح نیست که آیا «باب » که مرتبه ٔ آن بالاتر از حجت است از میان خود حجتهای دوازده گانه انتخاب میشده و یکی از آنها بوده یا غیر از دوازده حجت بوده است . (تقی زاده مقدمه ٔدیوان ناصرخسرو ص مح و پاورقی شماره ٔ1 همان صفحه ).
واژه های همانند
۳۲۶ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۳ ثانیه
باب جبار. [ ب ُج َب ْ با ] (اِخ ) دهی است به بحرین . (منتهی الارب ).
باب جبول . [ ب ِ ج َب ْ بو ] (اِخ ) رجوع به کلمه ٔ باب شود.
باب داود. [ ب ِ وو ] (اِخ ) یکی از درهای مسجد بیت المقدس است . (عقدالفرید چ مصر 1359 ج 7 ص 298).
باب دراز. [ دِ ] (اِخ ) دهی از دهستان بخش ساردوئیه شهرستان جیرفت 6 هزارگزی شمال راه مالرو ساردوئیه - بافت .کوهستانی و سردسیر. سکنه ٔ آن 7...
باب دستان . [دَ ] (اِخ ) موضع معروفی است بسمرقند. (از معجم البلدان ) (مراصد الاطلاع ). و منسوب بدان باب دستانی است .
باب دولت . [ ب ِ دَ ل َ ] (اِخ ) یکی از نه دروازه ٔ شهر شیراز : ملک شرف الدین محمودشاه اینجو تجدید عمارت بارو(شیراز) کرد و بر بالای آن بروج ...
باب رشید. [ ب ِ رَ ] (اِخ ) دروازه ای به اسکندریه : اسکندریه از بناهای اسکندربن فیلقوس رومی است و سوری از سنگ و چهار دروازه دارد و یکی ...
باب زنگی . [ زَ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان گروه بخش ساردوئیه شهرستان جیرفت . 22 هزارگزی شمال ساردوئیه 8 هزارگزی باختر راه مالرو سارد...
باب گلوئیه . [گ َ ئی ی ِ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان بحرآسمان بخش ساردوئیه ٔ شهرستان جیرفت در 20هزارگزی جنوب ساردوئیه ، 19 هزارگزی جنو...
باب گوریان . (اِخ ) ده کوچکی است ازدهستان سربنان بخش زرند شهرستان کرمان در 20هزارگزی شمال زرند، 15هزارگزی خاور راه فرعی زرند - راور. دارا...