بارگاه
نویسه گردانی:
BARGAH
بارگاه . [ رِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان منوجان بخش کهنوج شهرستان جیرفت که در 54 هزارگزی جنوب کهنوج سر راه فرعی کهنوج به میناب در کوهستان قرار گرفته است . هوایش گرم و دارای 50 تن سکنه میباشد. آبش از چشمه و محصولش خرما است ، شغل مردمش زراعت و راهش فرعی است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8).
واژه های همانند
۱۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۱ ثانیه
بارگاه آراستن . [ ت َ ] (مص مرکب ) برپا کردن خیمه ٔ شاهان . بارگاه افراشتن : خدیو جم آیین داراپناه برآراست در اصفهان بارگاه . قاسم گنابادی (...
بارگاه افراشتن . [ اَ ت َ ] (مص مرکب ) بر پا کردن خیمه ٔ سلاطین . بارگاه آراستن . بارگاه زدن . بارگاه کشیدن : چو افراشت در غجدوان بارگاه جهان...