بالع
نویسه گردانی:
BALʽ
بالع. [ ل ِ ] (ع ص ) اسم فاعل از بلع. فروبرنده از حلق . بلع کننده . اوبارنده . || (اِخ ) نام یکی از دو ستاره ٔ سعد بُلَع. نام ستاره ٔ روشن تر از دو ستاره ٔ سعد بلع.
واژه های همانند
۴۶۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۳ ثانیه
کیوی بالا. [ کی وی ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان کیوی است که در بخش سنجبد شهرستان هروآباد واقع است و 525 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ای...
گودیز بالا. (اِخ )ده کوچکی است از دهستان کوه پنج بخش مرکزی شهرستان سیرجان واقع در 15 هزارگزی خاور سعیدآباد و 2 هزارگزی جنوب راه مالرو حاجی...
گزان بالا. [ گ َ] (اِخ ) دهی است از دهستان مهاباد بخش حومه شهرستان بیرجند، واقع در 18 هزارگزی جنوب خاوری بیرجند. هوای آن معتدل و دارای 12...
گزنک بالا. [ گ َ زَ ن َ ] (اِخ ) دهی است از بخش دهدز شهرستان اهواز، واقع در 13هزارگزی شمال خاوری دهدز. هوای آن معتدل و دارای 79 تن سکنه ...
گچین بالا. [گ َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان خمیر بخش مرکزی شهرستان بندرعباس ، 80000گزی باختر بندرعباس ، سر راه فرعی خمیر به بندرعباس . جلگه ...
مزداب بالا. [ م َ ] (اِخ ) دهی از دهستان القورات بخش مرکزی شهرستان بیرجنددر 74هزارگزی شمال بیرجند، و در دامنه واقع و دارای 740 تن سکنه است ...
مامک بالا. [ م َ ک ِ ] (اِخ ) یکی از آبادیهای بخش سقز که پیشتر آن را مامق علیا می گفتند. (فرهنگستان ).
لیشتر بالا. [ ت َ ] (اِخ ) دهی از دهستان بویراحمد گرمسیری بخش کهگیلویه ٔ شهرستان بهبهان ، کنار شوسه ٔ گچساران به بهبهان . جلگه ، گرمسیر و مالاری...
لوزدر بالا. [ ل َ دَ ] (اِخ ) دهی جزء دهستان سربند پائین بخش سربند شهرستان اراک ، واقع در بیست هزارگزی جنوب باختری آستانه و 18هزارگزی راه ع...
گیوک بالا. [ گی وَ ک ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان شهاباد بخش حومه ٔ شهرستان بیرجند. واقع در 18هزارگزی جنوب باختری بیرجند. محلی کوهستانی و ...