بح
نویسه گردانی:
BḤ
بح . [ ب ُح ح ] (ع اِ) ج ِ اَبح ّ. (منتهی الارب ). ج ِ ابح به معنی دینار و تیر قمار. (آنندراج ). و رجوع به ابح شود.
واژه های همانند
۴۵۸ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۹ ثانیه
_ در صورتی که معادل "هم آمدن" باشد، به معنی بسته شدن زخم و جوش خوردن بریدگی و امثال آن است.
_به هم آمدن دو یا چند چیز یا انسان ،به معنی هماهن...
(ترکیبی زشت و بی ادبانه است که نباید در گفتار رسمی استفاده کرد) در لغت به معنای گاییده شدن و مورد تعرض جنسی قرار گرفتن است. در معنای کنایی، معادل بر ب...
این واژه پارسی ـ عربی است و پارسی آن اینهاست:
یَواکِم، بوئیت، یوزیم (اوستایی)
ژوئیت (اوستایی: چوئیت)
اَپیگومان، ایوَر (پهلوی)
یَستیام (سنسکریت: یَ...
این سه واژه عربی است و پارسی جایگزین، این است: اورجیتام ūrjitâm (سن: ūrjitam)**** فانکو آدینات 09163657861
سر بردن . [ بِ س َ ب ُ دَ ] (مص مرکب ) بسر بردن . (آنندراج ). طی کردن . گذراندن . انجام دادن : ..........................................................
به جیب زدن : [ عامیانه ، اصطلاح] استفاده مالی بردن، پولی به دست آوردن. انگلیسی: pocket, steal, take
حسرت واژه ای عربی و دل پارسی است و همتای پارسی این ترکیب، این واژه ی لری است: تمارزو tamārzu.*** فانکو آدینات 09163657861
شاخ به شاخ /šāxbešāx/ فرهنگ فارسی عمید (قید) ‹شاخ بر شاخ، شاخ در شاخ› ۱. حالت دو حیوان شاخدار هنگام روبرو شدن باهم و شاخ زدن به یکدیگر. ۲. (صفت) [قدی...