بخاری
نویسه گردانی:
BḴARY
بخاری . [ ب ُ ] (ص نسبی ) منسوب به بخار.
- کشتی بخاری ؛ آن کشتی که با گاز و نفت و سوخت حرکت کند. مقابل کشتی بادبانی . || آنکه عود بخور می کند. (ناظم الاطباء).
واژه های همانند
۶۶ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۱ ثانیه
علاءالدین بخاری . [ ع َ ئُدْ دی ن ِ ب ُ] (اِخ ) محمدبن محمد. رجوع به علاءالدین عطار شود.
عمادالدین بخاری . [ ع ِ دُدْ دی ن ِ ب ُ ] (اِخ ) اسماعیل بخاری ، ملقب به عمادالدین . رجوع به عماد بخاری شود.
جلال الدین بخاری . [ ج َ لُدْ د ن ِ ب ُ ] (اِخ ) ابوالمظفر از وزرای ناصرلدین اﷲ بوده رجوع به دستور الوزراء ص 95 و حبیب السیر چاپ قدیم ج 1 ص ...
امیرپادشاه بخاری . [ اَ دِ هَِ ب ُ ] (اِخ ) محمد امین . نزیل مکه . او راست : مختصر تاریخ الخلفای سیوطی (بسال 987 هَ .ق . از آن فارغ شده ). شرح...
«ابوبکر ربیع بن احمد اخوینی بخاری»، پزشک سده چهارم قمری بوده است. فهرست مندرجات ۱ - معرفی اجمالی ۲ - اهمیت کتاب هدایة ۳ - منبع ۱ - معرفی اجمالی [ویرای...
ابواسحاق ابراهیم بن محمد بخاری جویباری یا محمدابراهیم بن محمد در زمینه ی سرودن شعر به زبان فارسی از پیشگامان به شمار می رفت. او در ابتدا بعنوان زرگر، ...