بع
نویسه گردانی:
Bʽ
بع. [ ب َع ع ] (ع مص ) پریشان ریختن شراب . (ناظم الاطباء) (آنندراج ). پریشان ریختن شراب را: بع الخمر بعاً. (منتهی الارب ). || فزون ریختن آب . (از اقرب الموارد). || پیوسته باریدن ابر. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). پیوسته باریدن . بعاع . (منتهی الارب ). و رجوع به بعاع شود.
واژه های همانند
۱۶۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۱ ثانیه
احمد اعطا با نام ادبی احمد محمود (۴ دی ۱۳۱۰ اهواز - ۱۲ مهر ۱۳۸۱ تهران) نویسندهٔ معاصر ایرانی بود. او را پیرو مکتب رئالیسم اجتماعی میدانند. معروفترین ...
فالگیری بر پایه رفتار پرندگان یا اورنیتومانسی (انگلیسی: Ornithomancy)، به یونانی باستان (οἰωνίζομαι) به معنای «از پرواز و فریاد پرندگان فال بگیر»، ان...
این افسانه در تورات، کتاب پیدایش، فصل 19 از بند 30 تا 38 چنین آمده است: 30ـ لوط ترسید در سوآر زندگی کند. از آن جا بیرون آمد و با دو دختر خود به کوهستا...
باریک و گاهگاهی به معنی نازک