اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

به

نویسه گردانی: BH
به . [ ب َه ْ ] (صوت ) وه . په . کلمه ٔ تحسین که در تعریف و تمجید استعمال شود.خوشا. خرّما. (فرهنگ فارسی معین ) (از ناظم الاطباء).به به . بخ . به . زه . احسنت . آفرین . (یادداشت بخط مؤلف ). || کلمه ٔ تعجب . (فرهنگ فارسی معین ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۴۶۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۵۰ ثانیه
گل به چشم افتادن . [ گ ُ ب ِ چ َ اُ دَ ] (مص مرکب ) مؤف شدن به مرض گل چشم . (آنندراج ) : به چشم شبنم این بوستان گل افتاده ست ز بس گری...
گل به آب انداختن . [گ ُ ب ِ اَ ت َ ] (مص مرکب ) همان گل به آب دادن است . مثل برای کسی است که عمل تازه و حرکت زشتی از خود نشان دهد. ...
کاسه به چین بردن . [ س َ / س ِ ب ِ ب ُ دَ ] (مص مرکب ) مثل است نظیرزیره به کرمان بردن . (از امثال و حکم ) : که می برد به عراق این بضاعت ...
ناخن به دل شکستن . [ خ ُ ب ِ دِ ش ِ ک َ ت َ ] (مص مرکب ) کنایه از تصرف کردن در مزاج . (بهار عجم ) (آنندراج ). اثر کردن . || آزار رساندن : گر...
ناخن به جگر شکستن . [ خ ُ ب ِ ج ِ گ َ ش ِ ک َ ت َ] (مص مرکب ) تصرف کردن در مزاج . (بهار عجم ) (آنندراج ). اثر کردن . اثر گذاشتن . تأثیر کردن : ...
ناخن به سنگ آمدن . [ خ ُ ب ِ س َ م َ دَ ](مص مرکب ) کنایه از امر ناملایم پیش آمدن . (بهار عجم ) (غیاث اللغات ) (آنندراج ). ناامید شدن : به س...
رفتار کردن و یا انجام دادن کاری بر اساس شرایط محیطی و با در نظر گرفتن سود و منفعت شخصی
کار عبث و بیهودن انجتم دادن
همه ی این واژه ها عربی است و پارسی جایگزین اینهاست: لگین افترlegin éftar (کردی ـ سغدی)****فانکو آدینات 09163657861
لوگوس. (در انگلیسی :Logos /ˈloʊɡɒs/, UK /ˈlɒɡɒs/, or US /ˈloʊɡoʊs/; Greek: λόγος )برای درک واژهٔ «لوگوس» باید پیش‌زمینه‌های یونانی و یهودی آن را برر...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.