اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

بیرون

نویسه گردانی: BYRWN
بیرون . (اِخ ) مولد ابوریحان در بیرون خوارزم بود نه به سند و نه به تون ۞ و چنانکه یاقوت در معجم الادباء آرد، بیرون کلمه ای است فارسی و بمعنی خارج و بر است و گوید از بعضی فضلا پرسیدم او گمان برد که چون توقف ابوریحان در مولد خود خوارزم مدت کمی بود از این جهت غریب و بیرونی گفته اند، اما او از اهل رستاق خوارزم باشد و از این رو به بیرونی یعنی بیرون خوارزم خوانده شده است . (از مندرجات همین لغت نامه ذیل ابوریحان بیرونی ). و نیز رجوع به بیرونی شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۶۹ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۴ ثانیه
بیرون خاسته . [ ت َ / ت ِ ] (ن مف مرکب / نف مرکب ) پلقیده . بیرون خیزیده . جاحظ. پُلُغزده . ورقلمبیده . خارج از حد معمول بیرون آمده و برجسته . (ف...
بیرون بردن . [ ب ُ دَ ] (مص مرکب ) برون بردن . خارج کردن . خارج ساختن . مقابل درآوردن . نقل کردن بخارج : بفرمود تا کوس بیرون برنددرفش بزرگی...
بیرون آختن . [ ت َ ] (مص مرکب ) بیرون کشیدن . از نیام برآوردن . رجوع به برون آختن و آختن شود.
بیرون آمدگی . [ م َدَ / دِ ] (حامص مرکب ) حالت بیرون آمده . برآمدگی ؛ حدبه . تحدب . برجستگی . پیش آمدگی . شکم دادگی . || افراز. || گردش بخارج . ...
بیرون آمدن . [ م َ دَ ] (مص مرکب ) نقیض درون رفتن . (برهان ). خارج شدن . (ناظم الاطباء). برون آمدن . بدر شدن : شکمش درد گرفت و بس ثِفل از...
بیرون سرایی . [ س َ ] (ص نسبی ) منسوب به بیرون سرا. || مسکوکی که در خارج دارالضرب دولتی زده اند. رجوع به برون سرایی شود.
بیرون دادن . [ دَ ](مص مرکب ) برون دادن . بخارج آوردن . || زهیدن . || تراویدن . تراوش کردن : از هرچه سبوپر کنی از سر وز پهلوش زان چیز برو...
بیرون خزیده . [ خ َ دَ / دِ ] (ن مف مرکب ) بیرون جسته . بیرون خاسته .
بیرون رفتن . [ رَف ْ ت َ ] (مص مرکب ) برون رفتن . خارج شدن . خروج . مقابل درآمدن و دخول : باری ما از این شهر بیرون رویم تا مگر ما بنمیریم ....
بیرون روفتن . [ ت َ ] (مص مرکب ) برون رُفتن . جاروب کردن به خارج . رجوع به برون رُفتن شود.
« قبلی ۱ ۲ صفحه ۳ از ۷ ۴ ۵ ۶ ۷ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.