پری . [ پ َ ] (ق ) دوهنگام پیش . دوبار پیش . مخفف پریر است که پریروز (کذا) باشد که روز پیش دیروز است . (برهان قاطع)
۞ . پری ، روز گذشته است (کذا) که مخفف پریر باشد و پریر نیز به یای مجهول است چون یای مجهول و واو مجهول در روزمره ٔ عراقیان بلکه اکثر اهل ایران نمانده و همه معروف شده بمعنی روز گذشته هم به یای معروف خوانند. (غیاث اللغات از سراج اللغات و بهار عجم )
: حمام بکام انوری بود پری
در وی صنمی بدلبری بود پری .
انوری .
مرد امروزی هم از امروز گوی
از پری ّ و دی ّ و فردا دم مزن .
مغربی .
-
پریدوش ؛ دو شب پیش از امشب .
-
پریروز، دو روز پیش از امروز .
-
پریشب ؛ دو شب پیش از امشب .