جام
نویسه گردانی:
JAM
جام . [ جام م ] (ع ص ) نعت فاعلی از جم ّ: فرس جام ؛اسب گشنی نکرده . || اسب سواری کرده نشده و تازه نفس . (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || زیاده و تمام نشدنی و فراوان . (ناظم الاطباء).
واژه های همانند
۱۱۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۲ ثانیه
تنگ جام . [ ت َ ] (ص مرکب ) به آسانی مست . (ناظم الاطباء). تنگ شراب . تنگ می . (مجموعه ٔ مترادفات ). و رجوع به تنک و تنک جام و تنک شراب شود.
جام جم . [ م ِ ج َ ] (اِخ ) پیاله ٔ جمشید که ساخته ٔ حکما بود. از هفت فلک در او معاینه و مشاهده کردی . (شرفنامه ٔ منیری ). پیاله ٔ جم و پیاله ...
جام گیر. (نف مرکب ) شراب خوار. (بهار عجم از ارمغان آصفی ). جام گیرنده . پیاله گیر. قدح گیر : تو شمشیرگیری و او جام گیرتو بر سر نشینی و او بر سریر...
جام می . [ م ِ م َ / م ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) پیاله ٔ شراب . قدح می . ظرف شراب : حافظ مرید جام می است ای صبا برووز بنده بندگی برسان ...
نوش جام . (اِ مرکب ) پیاله ٔ شراب خوری . (ناظم الاطباء). جام می گساری . (تعلیقات وحید بر شرفنامه ٔ نظامی ). پیاله ٔ شراب . (فرهنگ فارسی معین ) : ...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
میان جام . (اِخ ) نام یکی از دهستانهای بخش تربت جام شهرستان مشهد با 51 آبادی و جمعاً22630 تن جمعیت که همه ٔ آبادیها در اطراف تربت جام قرار...
شیخ الاسلام «احمد ابن ابوالحسن جامی نامقی ترشیزی» معروف به شیخ احمد جام (زاده ۴۴۰ - درگذشته ۵۳۶ هجری قمری) معروف به «ابونصر احمد ژندهپیل» یا بطور خلا...
منار جام که کهن سالترین بنای خشت و گل جهان شمرده میشود در مناطق کوهستانی ولایت غور افغانستان است.
این منار در قرن دوازدهم میلادی ساخته شده و ۶۵ مت...
الست از ازل همچنان شان به گوش
به فریاد قالوا بلی در خروش