جرم
نویسه گردانی:
JRM
جرم . [ ج ِ ] (اِخ ) شهری است نزدیک بدخشان . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). بلادی است وراء ولوالج نزدیک بدخشان . (از تاج العروس ). شهری است بنواحی بدخشان . وراء ولوالج . (از معجم البلدان ). و رجوع به قاموس الاعلام ترکی شود.
واژه های همانند
۴۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
قانون پایستگی جرم. (فیزیک) اصلی که بر اساس آن در یک سیستم بسته فعل و انفعالات شیمیائی باعث تغییری در جِرم («Mass» در زبان انگلیسی) در آن سیستم نمی شود...
معادلبودن جرم با انرژی، یا E=mc۲، یکی از مشهورترین معادلهها در فیزیک و از مهمترین نتیجهها در نظریه نسبیت خاص میباشد. در اینجا m جرم در حال سکون، ...