اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

چینی

نویسه گردانی: CYNY
چینی . (حامص ) چیدن در تمام معانی . رجوع به چیدن شود.
- اسباب چینی ؛ تهیه ٔ مقدمات عملی علیه کسی . توطئه .
- انگورچینی ؛ انگور چیدن .
- خبرچینی ؛ خبرگزاری . سخن چینی . نمّامی .
- دینارچینی ؛ برچیدن و جمع آوردن دینارهای پراکنده بر زمین .
- راسته چینی ؛ در اصطلاح حروف چینان و مطابع، چیدن صفحات بدون حواشی و پاورقی و زیرنویس و بدون گذاردن علامات و شماره ها در متن و حاشیه است . مرتب کردن حروف در صفحاتی که مشتمل بر متنی بدون حواشی و زیرنویس است .
- || در اصطلاح بنائی ، در یک رده قرار دادن آجرهای دیوار و بی پیشامدگی و فرورفتگی برآوردن آن .
- سنگ چینی ؛ محصور کردن محلی با سنگ . برآوردن دیواری یا بنایی یا دیوار چاهی با سنگهای خرد و درشت .
- کهنه چینی ؛ برچیدن کهنه و ژنده از کویها.
- لقمه چینی ؛ کهنه چینی .
- مقدمه چینی ؛ ترتیب دادن پیش درآمد کلام .
- نکته چینی ؛ مضمون های باریک و دقیق عنوان کردن . در کلام آوردن لطائف و دقایق مضامین .
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۶۷ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۴ ثانیه
چینی سازی . (حامص مرکب ) هنر یاصنعت ساختن ظروف و اشیاء لعابدار و از خاک چینی . رجوع به دایرة المعارف فارسی (ذیل سفالینه سازی ) شود.
چینی طراز. [ طَ ] (ص مرکب ) دارای طراز چینی . با طراز چینی . با زینت و آرایش چینی : دگرباره این نظم چینی طرازببین تا کجا میکند ترکتاز. نظامی ...
چینی خانه . [ ن َ / ن ِ ] (اِ مرکب ) خانه که ظروف چینی در آن باشد. (آنندراج ). || رواقی که در عمارتها سازند و طاقهای مختصر نزدیک بهم به ط...
چینی خانه . [ ن َ ] (اِخ ) اسم محلی است در اصفهان از یک سمت جنب عمارت دولتی و از طرفهای دیگر پشت بازار مسگرها و میدان شاه واقع است . (مرآت...
چینی خانه . [ ن َ ] (اِخ ) رجوع به شیخ صفی الدین (بقعه ای ) در دایرة المعارف فارسی شود.
چوب چینی . [ ب ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) بیخی است معروف و گیاه او بی گل و بی ثمر است . برگش به زنبق و ساقش به نی شبیه است و بهترین آ...
ثلج چینی . [ ث َ ج ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) یا ثلج صینی رطوبتی منجمدبرفی است شبیه به نمک که از هند آرند جهت بیاض عین و ظلمت بصر و ضم...
چینی آموز. (ن مف مرکب ) آموخته از مردم چین . که داننده ٔ چینی تعلیم کند : این سخن را که چینی آموزست ۞ جامه نو کن که فصل نوروزست . نظامی ...
چینی بلاغ . [ ب ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان سهندآباد بخش بستان آباد شهرستان تبریز. در 27هزارگزی جنوب باختری بستان آباد و 24هزارگزی شوسه ٔ بست...
چینی بلاغ . [ ب ُ ] (اِخ ) دهی است جزء دهستان عباسی بخش بستان آباد شهرستان تبریز. در 28هزارگزی جنوب خاوری بستان آباد و 5هزارگزی راه شوسه ٔ ...
« قبلی ۱ ۲ ۳ صفحه ۴ از ۷ ۵ ۶ ۷ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.