حاء
نویسه گردانی:
ḤAʼ
حاء. (ع ص ) مرد صالح . مرد نیکوکار. || زن بلندآواز. زن جهوریةالصوت . || زن زبان دراز. زن سلیطه . || (اِخ ) نام مردی . || نام قبیله ای .
واژه های همانند
۱۲۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۶ ثانیه
مالینکه ها. [ ک ِ ](اِخ ) ۞ نام قومی سیاه پوست که در سنگال علیا و گینه سکونت دارند. (از لاروس ).
ژولیوس ها. (اِخ ) ۞ نام اخلاف قیصر (ژول سزار). (ترجمه ٔ تمدن قدیم فوستل دکولانژ ص 481).
ابینیت ها. [ اِ ی ُ نی ] (اِخ ) ۞ ملحدینی که در مائه ٔ اول میلادی الوهیت مسیح را منکر شدند.
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
لاش هاکردن: در زبان مازنی معنی خرد کردن، باز کردن، ریزکردن،شکستن و قاچ کردن میدهد، . نمونه: "برار هندوانر لاش هاکن" برادر هندوانه را بشکن. "دار تنه...
کارولَنژی ،کارلووینجی یا کارلینگها دودمانی فرمانروا در کشور فرانسه بودند. نیاکان ایشان شهرداران کاخها بودند. سرانجام در سال ۷۵۱ میلادی تبدیل به پادشا...
سلسلهٔ مروونژی نام از مرووش (Merovech) دارد که از سال ۴۴۷ تا ۴۵۷ میلادی پادشاه فرانکهای سالی بود. نوهٔ مرووش به نام کلوویس یکم توانست بخش اعظم سرزم...
خشگ افزارها، تخم رسته ها، بقولات که جمع بُقول است.
در ویکیانبار پروندههایی دربارهٔ الکلها موجود است.
همچنین ببینید: رده:الکل (نوشیدنی)
همچنین ببینید: رده:نوشیدنیهای الکلی
زیرردهها
این ۷ زی...