اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

حسن

نویسه گردانی: ḤSN
حسن . [ ح َ س َ ] (اِخ ) ابن محمدبن ابی بکر سکاکینی . پدرش فاضل و شیعی بی غلو بود و خودش در رفض غلو کردو قاضی شرف الدین او را به جرم سب شیخین تکفیر کرد وبه حکم این قاضی در سوق الخیل گردن حسن را زدند (11 جمادی اول سال 744 هَ . ق .). (دررالکامنة ج 2 ص 34).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱,۷۲۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۶۰ ثانیه
حسن خان .[ ح َ س َ ] (اِخ ) پسر صادق خان زند. وی پسر برادر کریمخان است . رجوع به مجمل التواریخ گلستانه ص 285 شود.
حسن خان . [ ح َ س َ ] (اِخ ) حاکم کاشان بود. و ملاجعفر نراقی کتاب الحجة البالغة در 1274 هَ . ق . بنام او ساخت . (ذریعه 6 ص 258).
حسن خان . [ ح َ س َ ] (اِخ ) (مدرسه ٔ...) مدرسه ای بود در کنار صحن حسین بن علی که مقداری از آن در خیابان فلکه افتاد و خراب گشت ، و آن مدرسه...
حسن خان . [ ح َ س َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان اسفندآباد بخش قروه ٔ شهرستان سنندج در 35هزارگزی شمال باختر قروه کنار راه عمومی مالرو و خط تلف...
حسن حر.[ ح َ س َ ن ِ ح ُ ر ر ] (اِخ ) ابن حسینی عاملی . درگذشته ٔ 1298 هَ . ق . دیوان شعر دارد. (ذریعه ج 9 ص 239).
59‌. چینی‌ها دو ماده خوشبوی متفاوت را به نــــــــــــــــــام an) -si hian یاnan ( می‌نامند ــ یکی از فرآورده های باستانی سرزمین های ایرانی است...
این دو واژه عربی است و پارسی جایگزین، این است: ادروکا ádrukâ (سنسکریت: ádroha)**** فانکو آدینات 09163657861
نام روستایی در بخش مرکزی شهرستان نظر آباد استان تهران شغل عمده مردمان روستا در سنوات گذشته کشاورزی و دامداری بوده که با توجه به کاهش منابع آب وخشکسال...
شاه حسن . [ ح َ س َ ] (اِخ ) رکن الدین بن شاه محمود معین الدین اشرف یزدی هفتمین وزیر شاه شجاع . رجوع به تاریخ عصر حافظ ج 2 صص 265 - 276 ش...
شیخ حسن . [ ش َ ح َ س َ ] (اِخ ) دهی جزء دهستان سردرود بخش اسکو از شهرستان تبریز است و 318 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4).
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.