خوان
نویسه گردانی:
ḴWAN
خوان . [ خ َوْ وا ] (ع ص ) مرد دغل و ناراست . خائن . جنایتکار. || (اِ) شیر بیشه . || ماه ربیعالاول در جاهلیت . (منتهی الارب ) (از تاج العروس ) (از لسان العرب ). ج ، اَخْوِنة، خَوْن . خون .
واژه های همانند
۶۲۶ مورد، زمان جستجو: ۰.۵۳ ثانیه
محمود خان اسفندیاری ملقب به صمصام السلطان متولد ۱۲۳۵ شمسی نوه لطفعلی خان بالاوند اسفندیاری حاکم هلیلان در دوره قاجاریه بود. وی لغب صمصام السلطان را به...
مهرعلی خان از القاب خدایی خان در حدود سال 1260خورشیدی در الشتر به دنیا آمد چهره ای خوش سیما و خوش چهره داشت و بی شک در زمان خود قدرتمندترین خان استان ...
عبدالکریم ستوق بوغرا خان (اویغوری: سۇلتان سۇتۇق بۇغراخان؛ همچنین با هجی ساتوک؛ متوفی 955)[2] از خان های قره خانی بود. در سال 934، او یکی از اولین فرما...
میرزا حسینخان مشیرالدوله سپهسالار اعظم مردی نامآشنا در تاریخ قاجار است که عده کثیری از مردم تهران و نیز ایران نام او را بهخاطر مسجد و مدرسه سپهسالا...
مشیرالدوله "میرزا حسینخان سپهسالار"، یکی از صاحب منصبان و مدتی را بعد از امیرکبیر صدراعظم ایران در دربار ناصرالدین شاه بود. فهرست مندرجات ۱...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.