گفتگو درباره واژه گزارش تخلف خوش نویسه گردانی: ḴWŠ خوش . (ص ) خشک : اگر خوش آیدْت خشکی فزاید. ابوشکور.رجوع به خوشیدن شود. واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۵۲۰ مورد، زمان جستجو: ۲.۵۳ ثانیه واژه معنی خوش نویسی خوش نویسی . [ خوَش ْ / خُش ْ ن ِ ] (حامص مرکب ) عمل خوش نویس . خطاطی . مشاقی . (یادداشت مؤلف ). خوش نمایی خوش نمایی . [ خوَش ْ / خُش ْ ن ُ / ن ِ / ن َ ] (حامص مرکب ) خوش منظری . حُسْن ُالْمَنظَر. خوش نهادی خوش نهادی . [ خوَش ْ / خُش ْ ن ِ / ن َ ] (حامص مرکب ) خوش طینتی . خوش باطنی . خوش سیرتی . خوش ییلاق خوش ییلاق . [ خوَش ْ / خُش ْ ی َی ْ ] (اِخ ) نام محلی است در 68 هزارگزی شاهرود. (یادداشت مؤلف ). دهی است از دهستان کوهسارات از بخش رامیان ... خوش نوایی خوش نوایی . [ خوَش ْ / خُش ْ ن َ ] (حامص مرکب ) خوش نوائی . خوش صدائی . خوش آهنگی . خوش منظری خوش منظری . [ خوَش ْ / خُش ْ م َظَ ] (حامص مرکب ) خوب دیداری . خوشنمایی : نشنیده ام اندر ختن بر صورتی چندین فتن هرگز نباشد در چمن سروی بدین خ... خوش نشینی خوش نشینی . [ خوَش ْ / خُش ْ ن ِ ] (حامص مرکب ) حالت و عمل خوش نشین . (یادداشت مؤلف ). || محافظ دولتی که از برای وی اراضی معین شده باشد.... خوش شانسی پژوهشی از: ریچارد وایزمن روانشناس دانشگاه هارتفورد شایر. چرا برخی مردم پیاپی در زندگی شانس میآورند در حالی که دیگران همیشه بدشانس هستند؟ مطالعه بر... ناخن خوش ناخن خوش . [ خ ُن ِ خوَش ْ / خُش ْ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) ناخن پریان و آن نوعی از صدف باشد. (برهان قاطع) (آنندراج ). رجوع به ناخن پریان ... خوش لگامی خوش لگامی . [ خوَش ْ / خُش ْ ل ِ / ل ُ ] (حامص مرکب ) خوش عنانی . مقابل بدلگامی . رامی . غیر حرونی . تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی ۲۷ ۲۸ ۲۹ ۳۰ ۳۱ صفحه ۳۲ از ۵۲ ۳۳ ۳۴ ۳۵ ۳۶ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود