خیض
نویسه گردانی:
ḴYḌ
خیض . [ خ َی ْ ی ِ ] (ع ص ) ساخته شده از آهن اعم از نرم و سخت .
- سیف خیض ؛ شمشیر از آهن اعم از آهن نرم و یا آهن سخت . (از منتهی الارب ) (از تاج العروس ) (از لسان العرب ).
واژه های همانند
۶۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه
پاشنه خیز کردن .[ ن َ / ن ِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) (پاشنه خیز کردن اسپ ) با زخم پاشنه یا مهمیز برانگیختن او را : دل روشن راد را تیز کردمر آن بار...
نشست و خیز کردن . [ ن ِ ش َ ت ُ ک َ دَ ] (مص مرکب ) نشست و خاست کردن . معاشرت کردن . رفت و آمدداشتن . هم نشینی کردن : گفتند چرا بزرگ شمابا گ...