اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

ده

نویسه گردانی: DH
ده . [ دِ ] (صوت ) به کسر دال و های مخفی کلمه ٔ تعجب و استفهام انکاری است : وه ! عجب ! چرا چنین کنی ؟! آیا راستی چنین است ؟؛ ده برو.ده زود باش . (یادداشت مؤلف ). رجوع به د [ دِ ] در همین لغت نامه و فرهنگ لغات عامیانه ٔ جمال زاده شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۷۸۸ مورد، زمان جستجو: ۱.۲۷ ثانیه
ده سفید. [ دِه ْ س ِ] (اِخ ) دهی است از دهستان بربرود بخش الیگودرز شهرستان بروجرد. واقع در 6هزارگزی خاور الیگودرز. دارای 274 تن سکنه است . آب...
ده سفید. [ دِه ْ س ِ ](اِخ ) دهی است از دهستان دالایی بخش خمین شهرستان محلات . واقع در باخترخمین . آب آن از قنات تأمین می شود.سکنه ٔ آن ...
ده سراج . [ دِه ْ س ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان قهستان بخش مرکزی شهرستان سیرجان . واقع در 30هزارگزی شمال خاوری سعیدآباد. سکنه ٔ آن 200 تن ...
ده شیرک . [ دِه ْ رَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان پاریز بخش مرکزی شهرستان سیرجان . واقع در 55هزارگزی شمال سعید آباد. سکنه ٔ آن 150 تن . آب آن...
ده صحرا. [ دِه ْ ص َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان خانمیرزا بخش لردگان شهرستان شهرکرد. واقع در 19هزارگزی خاوری لردگان . آب آن از چشمه و قنات ...
ده صیاد. [ دِه ْ ص َی ْ یا ] (اِخ ) دهی است از بخش میان کنگی شهرستان زابل . واقع در 5هزارگزی جنوب ده دوست محمد. سکنه ٔ آن 139 تن . آب آن ا...
ده صیاد. [ دِه ْ ص َی ْ یا ] (اِخ ) دهی است از بخش میان کنگی شهرستان زابل . واقع در 15هزارگزی جنوب ده دوست محمد نزدیک مرزافغانستان . سکنه ٔ ...
ده طاوس . [ دِه ْ وو] (اِخ ) ده طاووس . دهی است از بخش میان کنگی شهرستان زابل . واقع در 7هزارگزی جنوب ده دوست محمد نزدیک مرزافغانستان . سکنه...
ده شهاب . [ دِه ْ ش َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان درختنگان بخش مرکزی شهرستان کرمان . واقع در سی هزارگزی شمال خاوری کرمان . سکنه ٔ آن 150 تن...
ده شهیک . [ دِه ْ ش َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان ریگان بخش فهرج شهرستان بم . واقع در 32هزارگزی جنوب خاوری فهرج .سکنه ٔ آن 180 تن . (از فره...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.