ده
نویسه گردانی:
DH
ده . [ دِ ] (صوت ) به کسر دال و های مخفی کلمه ٔ تعجب و استفهام انکاری است : وه ! عجب ! چرا چنین کنی ؟! آیا راستی چنین است ؟؛ ده برو.ده زود باش . (یادداشت مؤلف ). رجوع به د [ دِ ] در همین لغت نامه و فرهنگ لغات عامیانه ٔ جمال زاده شود.
واژه های همانند
۷۸۸ مورد، زمان جستجو: ۰.۶۹ ثانیه
ده شعیب . [ دِه ْ ش ُ ع َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان سبلوئیه ٔ بخش زرند شهرستان کرمان . واقع در سی هزارگزی جنوب زرند. سکنه ٔ آن 103 تن . آب آ...
ده نایب . [ دِه ْ ی ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان گرمسیر شهرستان اردستان . واقع در 21هزارگزی شمال باختری اردستان . دارای 222 تن سکنه . آب آن...
ده نشین . [ دِه ْ ن ِ ] (نف مرکب ) که در ده نشیند. که در ده سکنی گزیند. روستایی . دهقان . دهگان . روستا. قاری . (یادداشت مؤلف ). و رجوع به ...
ده نصیر. [ دِه ْ ن َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان بربرود بخش الیگودرز شهرستان بروجرد. واقع در 6هزارگزی باختر الیگودرز. دارای 694 تن سکنه . آب ...
ده نصیر.[ دِه ْ ن َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان سربند پایین بخش سربند شهرستان اراک . واقع در 42هزارگزی جنوب باختری آستانه . دارای 192 تن سک...
ده میان . [دِه ْ ] (اِخ ) دهی است از بخش ایذه شهرستان اهواز. واقع در 14هزارگزی شمال باختری ایذه کنار راه مالرو تالنج به شکوری . دارای 11...
ده نوبم . [ دِه ْ ن َ ب َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان دستگردان بخش طبس شهرستان فردوس . واقع در 60هزارگزی شمال خاوری طبس . دارای 169 تن سکن...
ده نورا. [ دِه ْ رُل ْ لاه ] (اِخ ) دهی است از بخش میان کنگی شهرستان زابل . واقع در سه هزارگزی جنوب ده دوست محمد و نزدیک مرز افغانستان . دا...
ده لیلی . [ دِه ْ ل َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان جوانرود بخش پاوه شهرستان سنندج . واقع در 43هزارگزی جنوب خاوری پاوه با 94 تن سکنه و راه ...
ده مجهت . [ دِه ْ م َ هََ ] (اِخ ) دهی است از بخش میان کنگی شهرستان زابل . واقع در یازده هزارگزی شمال باختری ده دوست محمد. سکنه ٔ آن 199 تن ...