ده
نویسه گردانی:
DH
ده . [ دِ ] (صوت ) به کسر دال و های مخفی کلمه ٔ تعجب و استفهام انکاری است : وه ! عجب ! چرا چنین کنی ؟! آیا راستی چنین است ؟؛ ده برو.ده زود باش . (یادداشت مؤلف ). رجوع به د [ دِ ] در همین لغت نامه و فرهنگ لغات عامیانه ٔ جمال زاده شود.
واژه های همانند
۷۸۸ مورد، زمان جستجو: ۰.۹۸ ثانیه
ده غازی . [ دِه ْ ] (اِخ ) دهی است از دهستان بهمئی سرحدی بخش کهکیلویه ٔ شهرستان بهبهان . واقع در 41هزارگزی خاوری صیدان مرکزدهستان . دارای ...
ده غلام . [ دِه ْ غ ُ ] (اِخ ) دهی است ازبخش شیب آب شهرستان زابل . واقع در 32هزارگزی شمال باختری سکوهه . سکنه ٔ آن 558 تن . آب آن از رودخا...
ده عبدا. [ دِه ْ ع َدُل ْ لاه ] (اِخ ) دهی است از دهستان سربند بالا بخش سربند شهرستان اراک . واقع در 36هزارگزی جنوب باختری آستانه . دارای 2...
ده عسکر. [ دِه ْ ع َ ک َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان بهاباد بخش بافق شهرستان یزد. واقع در80هزارگزی شمال خاوری بافق دارای 188 تن سکنه می ب...
ده سنگس . [ ] (اِخ ) دهی است بزرگ [ از حدود خراسان ] و آبادان و اندر وی مسلمانانند و نزدیک وی عقبه ای است که او را عقبه ٔ سنگس خوانند. (...
ده سعید. [ دِه ْ س َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان درختنگان بخش مرکزی شهرستان کرمان . واقعدر 24هزارگزی خاور کرمان . سکنه ٔ آن 120 تن . آب آن ...
ده سفید. [ دِه ْ س ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان باوندپور بخش مرکزی شهرستان شاه آباد. واقع در 27هزارگزی شمال خاوری شاه آباد. سکنه ٔ آن 150تن...
ده سفید. [ دِه ْ س ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان کلیائی بخش اسدآباد شهرستان همدان . واقع در 37هزارگزی شمال باختری قصبه ٔ اسدآباد. سکنه ٔ آن 21...
ده سفید. [ دِه ْ س ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان کاکاوند بخش دلفان شهرستان خرم آباد. واقع در 27هزارگزی شمال باختری نورآباد. دارای 540 تن سک...
ده سفید. [ دِه ْ س ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان سگوند بخش زاغه ٔ شهرستان خرم آباد. واقع در 21هزارگزی باختر زاغه . دارای 510 تن سکنه است . آب ...